چکیده:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش مؤلفههای عاطفه به مدرسه، صفات شخصیتی و عملکرد تحصیلی در تمایزگذاری بین دانشآموزان منضبط و دارای مشکل انضباطی میباشد. نمونه این پژوهش 420 نفر از دانشآموزان پایه دوم و سوم دوره متوسطهی سال تحصیلی 92-91 شهر تبریز بودند که با استفاده از دو روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و روش هدفمند انتخاب شدند. برای انتخاب دانشآموزان منضبط و غیرمنضبط از دو نقطه برش برای نمرات انضباط دانشآموزان و نیز نظر مسئولین مدرسه استفاده شد. در این پژوهش از پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به مدرسه به منظور سنجش ویژگیهای عاطفه تحصیلی و از پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتی نئو به منظور ارزیابی ویژگیهای شخصیتی آزمودنیها استفاده شد. همچنین از نمرات معدل نیمسال اول سال تحصیلی 92/91 به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی استفاده شد. دادههای حاصل با روشهای آماری رگرسیون لوجستیک و تجزیه تابع تشخیص تحلیل شدند. نتایج یافتههای تحلیل رگرسیون لوجستیگ نشان میدهد که مؤلفههای معدل، خودنظمدهی، نگرش به مدرسه و متغیر پذیرا بودن به ترتیب و به صورت مثبت به پیش بینی عضویت گروهی دانشآموزان غیرمنضبط میپردازند. همچنین نتایج تابع تشخیص نشان داد که متغیرهای خودنظمدهی، نگرش به مدرسه، عملکرد تحصیلی، نگرش به معلم و کلاس و در آخر دلپذیر بودن دارای توان معنیداری در تمایزگذاری بین دو گروه از دانشآموزان منضبط و غیرمنضبط هستند. همچنین نتایج تجزیه تابع تشخیص نشان داد که 3/75 درصد از افراد دو گروه بر اساس این متغیرها به طور صحیح مجددا طبقهبندی شدند. تلویحات کاربردی این یافتهها در مقاله مورد بحث واقع شده است.
خلاصه ماشینی:
"پینتریچ و دی گروت 11 (1990) بر این باور هستند که McCoach Siegle Academic self – perception Attitude toward teachers and classes Attitude toward school Goal valuation Motivation/self regulation Wigfield & Karpathian Geun & Leung -Zeidner & Schleyer Pintrich & DeGroot خودنظمدهی پیشبینی کننده مهمی برای پیشرفت تحصیلی است.
آخرین سؤال پژوهشی این است که آیا عملکرد تحصیلی دارای نقش تمایزگذاری بین دانشآموزان منضبط با بیانضباط است؟ توجه به مسائل انضباطی و هدایت رفتارهای پرخطر و مشکل آفرین دانشآموزان در کلاس درس توسط معلمان به منظور ارتقاء پیشرفت تحصیلی و همچنین پرورش افرادی جامعهپذیر امری شدنی و امکانپذیر است که در قالب رویکردهای پژوهش محور حاصل میشود.
همچنین نتایج تابع تشخیص نشان داد که متغیرهای خودنظم دهی، نگرش به مدرسه، عملکرد تحصیلی، نگرش به معلم و کلاس و در آخر دلپذیر بودن دارای توان معنیداری در تمایز گذاری بین دو گروه از دانشآموزان منضبط و غیرمنضبط هستند.
در زمینه یافته مربوط به عملکرد تحصیلی میتوان گفت که پیشرفت تحصیلی به عنوان یکی از مؤلفههای اساسی و زیربنایی مد نظر و قابل سرمایهگذاری در آموزش و پرورش دانسته شده است که این احتمال میرود در بین دانشآموزان منضبط و غیرمنضبط تفاوتی وجود داشته باشد.
براساس یافتههای این پژوهش پیشنهاد میشود که اثر سایر متغیرها مانند کیفیت زندگی در مدرسه، ارتباط معلم- دانشآموز، سازگاری عاطفی_ اجتماعی و تحصیلی دانشآموزان و سبک مدیریتی کلاس درس بر وضعیت انضباطی دانشآموزان بررسی شود و به دستاندرکاران امر آموزش و پرورش توصیه میشود که برنامههای خود را به گونهای طرحریزی کنند که فراگیران به داشتن نگرش مثبت به مدرسه و خودنظمدهی ترغیب نمایند."