چکیده:
از چهار دهه که عملکرد سازمانهای موفق به فرهنگ آنها ارتباط داده شد، موضوع فرهنگ سازمانی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. دانشگاهیان و افراد در عرصه عمل به مطالعه اینکه چگونه فرهنگ سازمانی ایجاد میشود، تغییر می یابد و پایدار میشود، علاقه شده و مدیریت فرهنگ یعنی فرایند پویای تلاش برای ایجاد فرهنگ جدید، حفظ، اصلاح یا تغییر فرهنگ موجود از جوانب مختلفی مورد بحث قرار گرفته است. در این پژوهش نیز با روش تحقیق آمیخته، بحث مدیرت فرهنگ و چالشهای پیش روی آن و روشهای غلبه بر این چالشها در یک شرکت هلدینگ بررسی شده است. ابتدا برای سنجش وضعیت فرهنگ موجود، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. روش نمونهگیری در این مرحله نمونهگیری تصادفی طبقهای و حجم نمونه 3323 نفر از اعضای هلدینگ بود. در مرحله بعد چالشها و موانع اصلی مدیریت فرهنگ و روشهای غلبه بر آن با استفاده از ابزار مصاحبه (انفرادی و گروههای کانونی) با حدود 330 نفر از سه شرکت بررسی شد. به این ترتیب پس از تحلیل پرسشنامهها بر اساس جنسیت، سن، رده سازمانی و تحصیلات وضعیت فرهنگ موجود در هر یک از طبقات مذکور شناسایی شد و پس از تحلیل مصاحبهها، چالشهای اصلی مدیریت فرهنگ با در نظر گرفتن وضعیت موجود در سه طبقه اصلی و روشهای غلبه بر آن در چهار گروه قرار گرفت.
خلاصه ماشینی:
دانشگاهیان و افراد در عرصه عمل به مطالعه اینکه چگونه فرهنگ سازمانی ایجاد میشود، تغییر می یابدو پایدارمی شود، علاقه شده و مدیریت فرهنگ یعنی فرایند پویای تلاش برای ایجاد فرهنگ جدید، حفظ ، اصلاح یا تغییر فرهنگ موجود از جوانب مختلفی مورد بحث قرار گرفته است .
از سویی فرهنگ سازمانی یکی از اهرم های تئوریک مورد نیاز برای درک سازمان هاست و از سوی دیگر شناخت فرهنگ سازمانی و آثار آن بسیار دشوار است زیرا اساسا فرهنگ سازمانی پیچیده تر و آشفته تر از نوع شناسی های ارائه شده در بیشتر طرح های تحلیل فرهنگی موجود هستند (١٠ :٢٠١٤ ,Taylor).
در واقع زمانی که سازمان تلاش می کند که عملیاتش را در پاسخ به داده های جدید حاصل از محیط فنی، اقتصادی، سیاسی بهبود دهد، نقش کلیدی که فرهنگ و خرده فرهنگ ها در این فرایند ایفا می کنند خود را نشان می دهد (٦٧٤ :٢٠٠٩ ,.
همه این عوامل ، مدیران را به موضوعات تغییر و مدیریت فرهنگ علاقه مند کرده است اما قبل از هرگونه بحث درباره روش های مدیریت فرهنگ شاید بهتر باشد نحوه شکل گیری فرهنگ بررسی شود.
با وجود همه دیدگاهها درباره عدم 1-prescriptive امکان کنترل فرهنگ ، سازمان ها هنوز از برنامه های تغییر فرهنگ بعنوان یک تکنیک جهت بهبود شرایط سازمانی و زمینه سازی برای تحقق اهداف استفاده می کنند.
سه عامل اصلی که بر تغییر فرهنگ سازمانی تأثیر گذارند عبارتند از: در دسترس بودن چارچوب های فرهنگی جایگزین : زمانی که افراد سازمان از انواع دیگر فرهنگ آگاهی داشته باشند و شرایط سازمان به گونه ای باشد که به سرعت روتین های سازمانی برای حمایت از این جایگزین های فرهنگ توسعه یابد، تغییر فرهنگ موجود امکان پذیرتر است .