چکیده:
هدف پژوهش حاضربررسی میزان آشنایی و رابطه ی آن با کاربرد ارزشیابی فرایندی در بین معلمان دوره ابتدایی شهرستان ممقان است تا مشخص شود معلمان تا چه اندازه با ارزشیابی فرایندی آشنایی دارند و از آن در کلاس درس خود استفاده می کنند. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و شامل کلیه ی معلمان مدارس ابتدایی منطقه ی ممقان در سال تحصیلی 93-1392 به تعداد 180 جهت بررسی انتخاب شدند که از این تعداد 127 نفر به پرسشنامهها پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده های پژوهش دو پرسشنامه ی محقق ساخته است که پایایی پرسشنامه اول از طریق آلفای کرونباخ 92/0 و پرسشنامه دوم از طریق روش دو نیمه کردن 83/0 محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد معلمان از ارزشیابی فرایندی و ابزارهای آن شناخت کمتری دارند، اکثر معلمان از مفاهیم، فرآیندها، روش ها و ویژگی های ارزشیابی فرایندی آگاهی لازم را ندارند. معلمان نسبت به ارزشیابی فرایندی دیدگاهی مثبت دارند و در کلاس های درس خود استفاده می کنند، اما سابقه و مدرک آنها با میزان شناخت از این نوع ارزشیابی و به کارگیری آن ارتباط معنیداری ندارد.
The purpose of this study was to investigate the relationship between teachers’ familiarity with process-oriented evaluation and their use of process-oriented evaluation in their classes in Mamaghan Elementary school. This is a descriptive – survey research and included all 180 primary school teachers in Mamaghan in the academic year 1392-1393، among whom 127 teachers completed the questionnaires. To collect the data، two researcher-made questionnaires were used. The reliability of the first questionnaire was calculated by Cronbach’s Alpha ).92)، and the reliability of the second questionnaire was calculated through spilt-half method (.83). The results showed that teachers were less familiar with process-oriented evaluation and its tools، concepts، characteristic and principles. But، they had a positive attitude toward process-oriented evaluation and used it in their classrooms. The other finding was that teachers` degree and experience did not have a significant relationship with their familiaarty and use of process-oriented evaluation.
خلاصه ماشینی:
"همچنین براساس یافتههای پژوهشی عوامل متعددی به عنوان موانع ارزشیابی فرایندی هستند از جمله: نگرش منفی معلمان نسبت به نوآوری و تحول، عدم وجود رویکردهای یاددهی یادگیری متناسب با الگوی ارزشیابی، ناهماهنگی درونی (درون سازمانی) بین اجزاء مؤثر برنامهریزی درسی، نگرش منفی والدین به تغییر و نوآوری (واحدی، 1387)، وقتگیر بودن ارزشیابی فرایندی، نداشتن آگاهی لازم و کافی در مورد ارزشیابی فرایندی، فراهم نبودن شرایط و مقتضیات لازم و عدم تناسب ساختار و مقررات نظام آموزشی کشور با ارزشیابی فرایندی و فقدان شاخصها و ملاکهای معین برای ارزشیابی فرایندی (احدیارسون، 1391)، کمبود امکانات انسانی، مادی و پشتیبانی (حامدی، 1388)، بالا بودن جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس (ملایی دستجردی، 1389)، و کافی نبودن میزان آگاهی مجریان برای پذیرش ارزشیابی فرآیندی (نادری، 1388).
3. آیا بین دیدگاه معلمان ابتدایی نسبت به ارزشیابی فرایندی با میزان به کارگیری ارزشیابی فرایندی در کلاسهای درس رابطه وجود دارد؟ برای پاسخ به این سؤال از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن در جدول شمارهی (1) نشان داده شده است.
جدول شمارهی (2): نتیجهی آزمون تحلیل واریانس یکسویه جهت بررسی تفاوت میانگین میزان استفاده معلمان از ارزشیابی فرایندی با توجه به سابقه آنها سطح معنیداری F میانگین مجذورات درجه آزادی مجموع مجذورات منبع تغییر 275/0 305/1 673/70 2 346/141 بین گروهی 158/54 124 552/6715 درون گروهی 126 898/6856 کل با توجه به جدول شمارهی (2)، سطح معنیداری به دست آمده (270/0) بزرگتر از (05/0) است، بنابراین میتوان گفت بین سابقهی تدریس و استفاده از ارزشیابی فرایندی رابطهی معناداری وجود ندارد."