چکیده:
هدف مقاله حاضر، نقدی بر کتاب «رویکردهای نظری و عملی تدوین برنامه های درسی در آموزش عالی» بود. لذا از روش کاوشگری فلسفی انتقادی استفاده شد. موردمطالعه کتاب مذکور تالیف نصر، اعتمادی زاده (دریکوندی) و نیلی بود که در سال 1390 از سوی انتشارات دانشگاه اصفهان و سازمان سمت منتشر شده است. ابزار نقد اثر مذکور چک لیست نقد کتب درسی دانشگاهی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی بود. برای تحلیل اطلاعات نیز از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. براساس یافته ها، قوتهای کتاب شامل نگارش روان و رسا، سازواری اثر با مبانی و اصول دینی و اسلامی و بهکارگیری ابزارهای علمی بود. ضعفهای اثر نیز عبارت بودند از: نامناسب بودن نظم منطقی و انسجام مطالب فصول، قدیمی بودن منابع، استناددهی نامناسب، ابهام در امانت داری در منبع دهی، کم توجهی به بررسی و تحلیل علمی مسائل، نداشتن نوآوری و قدیمی بودن محتوا، کم توجهی به مبانی و پیش فرضهای موردقبول در حوزه برنامه درسی. با درنظر گرفتن قوتها و ضعف های فوق می توان گفت که این اثر نیازمند بازنگری است.
خلاصه ماشینی:
همچنین در بعد محتوایی، قوتهای این کتب شامل معادلسازی مناسب و استفاده از اصطلاحات تخصصی، جامعیت اثر، تناسب موضوعی و محتوایی اثر با اهداف درس، انطباق محتوای اثر با عنوان و فهرست آن، نظم منطقی و انسجام مطالب در فصول و کل اثر، کفایت Laketa & Drakulić منابع با توجه به منابع موجود، اعتبار منابع از جهت علمی، رعایت بیطرفی علمی در تحلیل، رویکرد اثر به فرهنگ و ارزشهای اسلامی و مسائل نظام جمهوری اسلامی و رویکرد سیاسی، اجتماعی و اخلاقی؛ و ضعفهای آنها عدم استفاده از ابزارهای علمی، عدم تطابق با سرفصلهای شورای عالی برنامهریزی، نداشتن نوآوری، روزآمد نبودن اطلاعات و دادهها، ابهام در استنادات و ارجاعات و عدم طرح سؤال یا افق جدید است (حسینی و مطور، 1391).
یافتهها متناسب با مراحل کاوشگری فلسفی انتقادی، یافتههای مربوط به سؤالات به شرح زیر است: معرفی و توصیف اثر کتاب «رویکردهای نظری و عملی تدوین برنامههای درسی در آموزش عالی» کتابی 307 صفحهای است که توسط آقایان دکتر احمدرضا نصر، دکتر هدایتالله اعتمادیزاده (دریکوندی) و دکتر محمدرضا نیلی احمدآبادی در سال 1390 توسط انتشارات دانشگاه اصفهان و سازمان سمت، برای اولین بار چاپ شده است.
به بیانی دیگر، بحث La Belle and Ward Toh & So Lawton Guskey Villegas-Reimers Mafora & Phorabatho دربارۀ جهتگیریهای کلان فلسفی یا تربیتی برنامههای درسی، یا «موضعگیری اساسی دربارة یاددهی و یادگیری، و ابعاد گوناگون نظری و عملی» (میلر، 1394) که با عناوین مختلفی مانند رویکرد، دیدگاه، نظریه یا ایدئولوژی مطرح میشود، یکی از مباحث پرمناقشه در حوزۀ برنامههای درسی بوده (مهرمحمدی و امینخندقی، 1387)، و دستهبندیهای مختلفی برای آن ارائه شده است که عبارتاند از: ● دیدگاههای انسانگرایانه، بازسازیگرایی اجتماعی، فناورانه و موضوعات علمی (مکنیل 1 ، 2014).