چکیده:
در مطالعات کارآفرینی، برخلاف سرمایههای مالی و انسانی و اجتماعی، به تبیین نقش سرمایة روانشناختی در ایجاد کسبوکارهای مخاطرهآمیز جدید پرداخته نشده است. در واقع، عدمارتباط میان نظریة سرمایة روانشناختی و مطالعة کارآفرینی بیتوجهی به مفهوم سرمایة روانشناختی کارآفرینانه را به دنبال داشته است. بهعلاوه، با توجه به اینکه قصد کارآفرینانه پیشبینیکنندة مناسبی برای رفتار کارآفرینانه (ایجاد کسبوکار مخاطرهآمیز جدید) است، هنوز درک کافی در ارتباط میان قصد ـ رفتار وجود ندارد. بنابراین، هدف این پژوهش تبیین نقش سرمایة روانشناختی کارآفرینانه در ایجاد کسبوکارهای مخاطرهآمیز جدید با میانجیگری قصد کارآفرینانه است. دادههای این پژوهش از نمونهای 204 نفری از بنیانگذاران و همبنیانگذاران کسبوکارها در صنعت تجهیزات پزشکی، که به شیوة تصادفی طبقهای انتخاب شدند، گردآوری و با روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار لیزرل آزمون شد. روابط میانجی مدل نیز با روش بوت استرپ بررسی شد. ابزار اصلی گردآوری دادههای پژوهش پرسشنامه بود. برای بررسی روایی ابزار پژوهش روایی محتوا و روایی سازه و برای ارزیابی پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به کار گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان داد سرمایة روانشناختی کارآفرینانه بر ایجاد کسبوکارهای مخاطرهآمیز جدید تاثیر مستقیم و مثبت میگذارد. همچنین، سرمایة روانشناختی کارآفرینانه از طریق متغیر میانجی قصد کارآفرینانه به طور غیرمستقیم بر ایجاد کسبوکارهای مخاطرهآمیز جدید تاثیر مثبت میگذارد.
خلاصه ماشینی:
در واقع ، از یک سو محققان سرمایۀ روان شناختی عمدتا بر رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی تمرکز کرده اند و در نتیجه نمونه های مطالعات آن ها بیشتر کارکنـان یا مدیران بوده است و از سوی دیگر عمدۀ مطالعـات کـارآفرینی فراینـدمحور موجـود بـه تبیین نقش عواملی همچون سرمایۀ انسانی ، سرمایۀ اقتصادی، و سرمایۀ اجتماعی در فراینـد ایجاد کسب وکار مخاطره آمیز جدید و عملکرد چنین کسـب وکارهـایی پرداختـه انـد و ایـن موضوع موجب شـده از نقـش سـرمایۀ روان شـناختی کارآفرینانـه غفلـت شـود ( & Ming ٢٠١٣ Zuguang).
این در حالی است کـه سـرمایۀ روان شـناختی کارآفرینانـه قـدرت تبیـین بالایی برای مسائل مرتبط با فرایند کارآفرینانه دارد و شاخص پیش بینیکنندۀ بهتـری بـرای ایجاد کسب وکار مخـاطره آمیـز جدیـد و عملکـرد آن اسـت ( & Ming ;٢٠١٦ Chang et al ٢٠٠٩ Hmieleski ;٢٠١٣ Zuguang).
al) یا بدون توجه به نقش قصد به منزلۀ گام اول برای شروع فرایند ایجاد کسـب وکـار جدید صرفا به بررسی برخی حالات روان شناختی، همچون خودکارآمدی و خـوش بینـی (نـه سرمایۀ روان شناختی به منزلۀ یک کل )، بر ایجاد کسب وکار مخاطره آمیـز جدیـد پرداختـه انـد (٢٠١١ Dunn &Liang ;٢٠١٥ Danes &Yang ;٢٠١٢ Urban ,e.
بـه رغـم اهمیـت پـر کردن شکاف قصد ـ ایجاد کسب وکار مخاطره آمیز، پژوهش های بسیار محـدودی همچـون مطالعۀ استورم (٢٠١٢) به بررسی این ارتباط پرداخته اند که نتایج یافته هـای ایـن پـژوهش ، همچون یافته های وی، حـاکی از آن اسـت کـه قصـد کارآفرینانـه تـأثیر مثبتـی بـر ایجـاد کسب وکار مخاطره آمیز جدید میگذارد.