چکیده:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان اثربخشی آموزش خودتنظیمی شناختی و آموزش فناوری اطلاعات بر هوش سازمانی کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود (1050 نفر در سال 96-97). با توجه به نوع پژوهش نیمه آزمایشی، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند و پس از کنترل براساس ملاکهای سن، جنس، سابقه کار و میزان تحصیلات در سه گروه 20 نفری جایگزین شدند. به گروه اول آموزش فناوری اطلاعات (با توجه به رویکرد بایر و کیسر، 2009، دولت الکترونیک و کامپیوتر برای همه) و به گروه دوم آموزش خودتنظیمی شناختی (با توجه به رویکرد نظریه شناختی اجتماعی بندورا، 1993) داده شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. گروههای آزمایشی و کنترل در پیش-آزمون و پس-آزمون به پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت (2003) پاسخ دادند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تی همبسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. دادهها بهوسیله نرمافزار تحلیل آماری 22- spss مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که تفاوت بین گروههای آزمایشی با گروه کنترل در سطح 001/0 معنادار است. بدین معنا که هر دو روش آموزشی فناوری اطلاعات و خودتنظیمی شناختی باعث افزایش هوش سازمانی شدهاند و بین گروههای آزمایشی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< P). بدین معنا که هر دو گروه اثربخشی یکسانی بر هوش سازمانی داشتند.
خلاصه ماشینی:
بدین معنا که هر دو روش آموزشی فناوری اطلاعات و خودتنظیمی شناختی باعث افزایش هوش سازمانی شده اند و بین گروه های آزمایشی تفاوت معناداری مشاهده نشد (٠٠٥ واژه های کلیدی: خودتنظیمی شناختی، فناوری اطلاعات ، هوش سازمانی * دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی، گروه روان شناسی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی.
aggregation کارکنان آن سازمان است ، در این پژوهش سعی شده تا تأثیر روش های آموزش فا و آموزش خودتنظیمی شناختی بر هوش سازمانی بررسی شده و میزان اثربخشی این دو روش بر هوش سازمانی مقایسه شود.
با توجه به این مباحث ، هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال است که آیا بین تأثیر آموزش فناوری اطلاعات و خودتنظیمی شناختی بر هوش سازمانی تفاوت وجود دارد؟ روش پژوهش حاضر به طریق روش نیمه آزمایشی انجام شده و از نوع کاربردی است .
(به تصویر صفحه مراجعه شود) همان طور که در جدول ٤ گزارش شده است تمامی خرده مقیاس های هوش سازمانی در بین گروه کنترل و گروه های آزمایش دارای تفاوت معنادار هستند (٠/٠١< P).
از بین سرفصل های آموزش داده شده در خودتنظیمی شناختی، خودارزیابی، هدف گذاری و برنامه ریزی، تمرکز و تعمق بر هدف ، جستجوی اطلاعات ، بررسی رفتار و تقویت و تعدیل آن در محیط کار، سامان دهی محیط ، خود کارآمدی، شیوه های صحیح تفکر، کمک از اطرافیان و مدیریت زمان با ابعاد هوش سازمانی همپوشانی دارند.