چکیده:
در پژوهشهای دانشگاهی، زبان نقش مهمی در انتقال مفاهیم و یافتههای علمی دارد. در سالهای اخیر بیتوجهی به قواعد دستوری و کاربرد نادرست واژه موجب اختلال در پیامرسانی شده و آسیبهای جدی برای زبان در پی داشته است. تکرار، شتابزدگی و کاربرد ناشیانۀ برخی واژهها و عبارات از جملة این آسیبها است که موجب شکلگیری برخی کلیشههای زبانی شده است. این کلیشهها بدون تفکر و به صورت گسترده در متون دانشگاهی به کار رفتهاند و به دلیلِ تکرار قالبی و کاربرد نادرست کلمات، تأثیرپذیری از زبان عامه، ادبیمآبی، ابهام و اطناب، ضمن کاستن از صراحت و سلاست، به زایایی زبان آسیب زدهاند. در این پژوهش، به منظور تبیین آسیبهای کلیشهنویسی در متون دانشگاهی و ارائة راهحلهایی برای اصلاح آنها، کلیشههای زبانی در شش درسنامة دانشگاهی بررسی میشوند. نتایج این بررسی نشان میدهد کلیشهها در بخشهای آغازی، میانی و پایانی کلام در متون دانشگاهی به کار میروند و به شیوههای گوناگونی ساخته میشوند: گرتهبرداری از زبانهای بیگانه، تأثیرپذیری از زبان عامه، بهرهگیری از عبارات ادبی مبتذل و بیتوجهی به معنای قاموسی کلمه و تغییر معنای آن. برای اصلاح کلیشهها میتوان با بهرهگیری از ظرفیتهای دستوری زبان فارسی و با استفاده از قید، حرف ربط، بدل و ... جایگزین مناسبی برای آنها یافت؛ ضمن اینکه کاربرد علائم سجاوندی مناسب نیز نویسندهها را از برخی کلیشههای زبانی بینیاز میکند.
Language plays an important role in academic research in transferring scientific concepts and findings. In recent years, neglecting the grammatical rules and incorrect use of words in these texts has disturbed messaging and seriously damaged language, one of those is repeated and hasty application of some words and phrases which has resulted in linguistic cliches. Cliches are used extensively in academic texts with no thought and cause damage to the language by repetitive patterns, incorrect use of words, use of slang and literary language and ambiguity, which in turn has reduced the clarity and expression of statement. In this paper, we survey linguistic cliches in six academic books to explain the disadvantages of cliches in academic texts and design solutions for correcting them. The results of this study show that cliches are used in different places (at the beginning, in the middle, or at the end of the text), and are formed in different ways: Calque, the affected language by Folk language, the use of literary hackneyed phrases, and neglecting the meaning of the word and changing its meaning. In order to correct the cliches, we can use the grammatical capacities of the Persian language as using the adverbs, conjunctions, appositive and so on. Plus, we can remove cliches by correcting use of punctuation marks.
خلاصه ماشینی:
نتایج این بررسی نشان میدهد کلیشه ها در بخش های آغازی ، میانی و پایانی کلام در متون دانشگاهی به کار میروند و به شیوه های گوناگونی ساخته مـیشـوند: گرته برداری از زبان های بیگانه ، تأثیرپـذیری از زبـان عامـه ، بهـره گیـری از عبـارات ادبـی مبتـذل و بیتوجهی به معنای قاموسی کلمه و تغییر معنای آن .
پیشینۀ پژوهش در بابِ کلیشه های زبانی در زبان فارسی، تحقیقات چندانی صورت نگرفته و تنها چند مقالـه در این زمینه نگاشته شده است : ذوالفقاری (١٣٩٦) در مقاله ای با عنوانِ «کلیشـه هـای زبـانی در متون کلاسیک ادب عامۀ فارسی» این موضوع را بررسی میکند کـه کلیشـه هـای زبـانی در متون کلاسیک عامه تـا چـه انـدازه در عامـه نگـاری مـؤثر بـوده اسـت .
کلمات و عبارت های میانی این دسته از کلمات به چند صورت ساخته میشوند: گرته برداری از زبـان هـای بیگانـه انـد و به سبب تکرار و ابتذال در زبان فارسی کاربرد قالبی یافتـه انـد؛ حاصـل شـتاب زدگـی، تنبلـی ذهن و کمبود دایرة واژگان نویسنده اند؛ بـا بـیتـوجهی بـه معنـای اصـلی کلمـه و تغییـر آن کاربرد قالبی یافته اند و به تأثیر از زبان عامیانه در نوشته های دانشگاهی به کار میروند.
ضــمن اینکــه برخــی از گرته برداریهای معنایی و نحوی در زبان فارسی چندان تکرار شده انـد کـه بـه دلیـل تکـرار قالبی و نداشتن خلاقیت به کلیشه تبدیل شده اند؛ برای مثال : به عنوان : این تعبیر، گرته برداری نحوی از «as» انگلیسی است که در نگارش فارسی به صورت وسیع بدون توجه به ساخت زبان فارسی به کار میرود و با توجه به تکرارِ بـیش از حد و کاربرد قالبی آن بدون توجه به معنا، از جمله کلیشه های زبانی نیز محسوب مـیشـود.