چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک از سیاست سازمانی و مدیریت مسیر شغلی با فلات شغلی کارکنان دانشگاه فرهنگیان به منظور ارائه مدل بود روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه کارکناندانشگاه فرهنگیان منطقه ٨ کشور استان های سمنان و گلستان و مازندران در سال97-96 به تعداد 221 نفر بود که 140 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه استاندارد ادراک سیاسی کاکمار و کارلسون(1997)، پرسشنامه استاندارد مدیریت مسیر شغلی آدکلا(2011) و پرسشنامه استاندارد فلات شغلی میلیمن(1992) بود. نتایج نشان داد ارتباط مثبت و معنی داری بین ادراک سیاست سازمانی و ابعاد آن با فلات شغلی و ابعاد آن وجود دارد و ارتباط منفی و معنی داری بین مدیریت مسیر شغلی با فلات شغلی و ابعاد آن وجود دارد. همچنین ابعاد ادراک سیاست سازمانی و مدیریت مسیرشغلی به طور همزمان در مدل قابلیت تبیین 5/83 درصدی از متغیر وابسته فلات شغلی را دارد و مدل ارتباطی تبیین شده دارای شاخص نیکویی برازش 63/0 بود.
The purpose of the present study was to investigate the relationship between organizational policy perception and career path management with the job shelf of Farhangian University staff in order to present a model of correlational descriptive research method. The statistical population was 221 people in Semnan, Golestan and Mazandaran provinces of Iran. The population was 140 of whom were selected by stratified random sampling. Measurement tools included the Kakmar and Carlson Political Perception Questionnaire (1997), the Adelaide Career Management Standard (2011), and the Millennium Plateau (1992). The results showed that there is a significant and positive relationship between organizational policy perception and its dimensions with job plateau and its dimensions and there is a negative and significant relationship between job path management with job plateau and its dimensions. Also, the dimensions of organizational policy perception and career path management simultaneously in the model could explain 83.5% of the dependent variable of the job plateau and the explained communication model had a goodness of fit index of 0.63.
خلاصه ماشینی:
لذا، با غني سازي و توسعه دوره هاي آموزشي براي ارتقاي رتبه علمي و توسعه روحيه فردي استادان از طريق دادن بورس و تداوم دوره هاي آموزشي کوتاه مدت و بلندمدت در داخل و خارج کشور ميتوان نقش مهمي در کاهش فلات زدگي شغلي داشت واژه هاي کليدي: ادراک از سياست سازماني، مديريت مسير شغلي، فلات شغلي دانشجوي دکتري رشته مديريت آموزش عالي، واحد ساري، دانشگاه آزاد اسلامي، ساري، ايران .
Robbins & Judge بديهي است کاميابي برنامه هاي مسير شغلي در هماهنگي با ساير برنامه هاي مديريت منابع انساني سازمان است و اين هماهنگي بايد با هدف ياريرساندن به نيازهاي فرد و سازمان ادامه يابد (حسيني شارون و نسل سراجي، ١٣٩٤)، يعني نه تنها براي يافتن ، انتخاب و انتصاب فرد راه ها و روش هاي خاصي وجود دارد که بايد رعايت گردد، بلکه به منظور ايجاد انگيزه در کارکنان ، مسير شغلي آن ها يعني مشاغل مختلفي که هر يک از آن ها بايد طي عمر کاري خود يکي پس از ديگري به عهده گيرند، هم بايد بر اساس معيار و برنامه و با توجه به تواناييها و علاقه مندي هاي افراد انتخاب گردد (سونگ و لي ١، ٢٠١٨).
در همين راستا اين پژوهش به دنبال بررسي رابطه ادراک از سياست سازماني و مديريت مسير شغلي با فلات شغلي کارکنان دانشگاه فرهنگيان به منظور ارائه مدل است .
Job satisfaction, perceived career plateau, and the perception of promotability: a correlational study.