چکیده:
سکوت سازمانی یکی از مسائلی است که سازمانها پیوسته درگیر آن هستند اما به دلیل ماهیت پیچیده این مسئله، اغلب نبود صدای مخالف به معنی نبود مسئله تلقی میگردد. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مدلی در حوزه سکوت سازمانی زنان در دانشگاه با استفاده از روش نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. پرداختن به سکوت سازمانی زنان از این رو اهمیت دارد که زنان متخصصی که در سازمان مشغول به کار می شوند و انتظار می رود از دانش خود در راستای اهداف سازمان قدم بردارند تصمیم به سکوت و انسداد فرآیند تسهیم دانش میگیرند. برای استخراج مولفه های اصلی و تاثیرگذار بر سکوت سازمانی زنان از مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است و با 20 نفر شامل زنان استاد دانشگاه، مدیران گروه و متخصصان در دانشگاه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، صورت گرفته است. با استفاده از روش داده بنیاد، در مرحله کدگذاری باز، 41 مفهوم استخراج شده است. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اصلی ترین دلیل سکوت زنان در سازمان ساختار مردانه و درماندگی آموخته شده توسط زنان است که در مرور زمان به تدریج آموخته اند که نظر دادن و صحبت کردن در مورد مسائل سازمان غالبا از طرف سیستم نادیده گرفته می شود و از طرفی برای آنها هزینه هایی را در بر خواهد گرفت.
Silence is one of the issues that organizations are constantly involved in, but due to the complex nature of this issue, the absence of dissent is often considered as the absence of the issue. The aim of this study was to achieve a model in the field of women's organizational silence in the university with using the Grounded Theory. Addressing women's organizational silence is important because professional women who work at university are expected to use their knowledge in line with the organization's goals decide to remain silent and block the knowledge sharing process. To extract the main components and influences on women's organizational silence, observation and semi-structured interviews have been used and interviews with 20 people including university professors, group managers and specialists (male and female) in the university using purposive sampling method. It has been done deeply. In the present study, using the Grounded Theory method, 41 concepts were extracted in the open coding stage.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد که اصلي ترين دليل سکوت زنان در سازمان »ساختار مردانه « و »درماندگي آموخته شده « توسط زنان است که در مرور زمان و به تدريج آموخته اند که نظر دادن و صحبت کردن در مورد مسائل سازمان که غالبا از طرف سيستم ناديده گرفته ميشود و از طرفي براي آنها هزينه هايي را در بر خواهد گرفت ؛ صرف نظر کنند.
با مرور ادبيات تحقيق در اين حوزه به وضوح ميتوان دريافت که تعداد محدودي مطالعه به موضوع سکوت زنان در سازمان پرداخته است ؛ اگرچه دامنه مطالعات سکوت زنان در حوزه علوم اجتماعي و خيزهاي اجتماعي متفاوت ، بويژه در جوامع غربي نسبتا مناسب است اما اين مطالعات مربوط به جنبش هاي مدني در ارتباط با تجاوزها و سوءاستفاده هاي جنسي ميگردد ( ,Sojo;٢٠١٨ ,Prasad ;٢٠٢٠ ,Oxenbridge &Foley ٢٠١٦ ,Genat &Wood, ) که موضوع بحث ما در سازمان نيست .
پرسش اصلي پژوهش اينست که : مدل سکوت سازماني زنان در دانشگاه چيست ؟ در ارتباط با اين سوال اصلي، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به سوالات فرعي زير خواهد بود که : - عناصر تشکيل دهنده (مولفه هاي پژوهش ) کدامند؟ - روابط مولفه هاي پژوهش با هم چگونه است ؟ ادبيات تحقيق بررسي تاريخچه مفهوم »سکوت « نشان ميدهد که اين سکوت در ابتدا با مطالعات مربوط به صداي کارکنان آميخته بود و در ادامه مفهوم سکوت کارکنان از غيبت صداي آنها مورد استفاده قرار گرفت (٢٠٠٩ ,Edwards &Greenberg ).
Knoll et al Goh, 2019; Pinder & Harlos, 2001; Wynen, Kleizen, Verhoest, Lægreid, & ٢٠١٩ ,Rolland) .