چکیده:
با شیوع کرونا و تبدیل آموزش حضوری به آموزش مجازی، آموزش دانشآموزان بهویژه در سن نوجوانی، با چالشهایی برای والدین همراه بود. هدف پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته مادران و ابعاد و معانی پیوسته به آن درباره آموزش مجازی در دوران قرنطینه کرونا است. روش تحقیق، پدیدارشناسی توصیفی است. بدین منظور، از بین مادران تهرانی با روش نمونهگیری هدفمند ۱۵ نفر که حداقل یک فرزند مدرسهای ۱۱ تا ۱۵ سال داشتند، انتخاب و دادهها با روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمعآوری شد و این کار تا زمان دستیابی محقق به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. تحلیل دادهها ازطریق کدگذاری و مشخصشدن مقولههای اصلی و فرعی با استفاده از روش کلایزی انجام شد. یافتههای پژوهش درباره نگرانیها و دغدغههای مادران شامل ۴ مضمون اصلی و ۹ مقوله فرعی به ترتیب: آسیبهای فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان (آسیبپذیری دانشآموزان در فضای مجازی، رشد فرهنگ مصرفگرایی در دانشآموزان و اختلال در جامعهپذیری دانشآموزان)، مخاطرات سلامت جسمی و روانی دانشآموزان (اختلالات جسمی و آسیبهای روانی)، ناکارآمدی آموزش مجازی (محقق نشدن کامل امر آموزش و نبود زیرساخت جهت آموزش مجازی) و مزایای ادراکشدهی آموزش مجازی (فرصتهای آموزش مجازی و افزایش توانمندی دانشآموزان در فضای مجازی) است.
With the spread of corona and the transformation of face-to-face education into virtual education, educating students, especially in adolescence, has been a challenge for parents. The aim of the present study is to understand the lived experience of mothers and its related dimensions and meanings about virtual education during coronary quarantine. The research method is descriptive phenomenology. For this purpose, among Tehran mothers, 15 people who had at least one school child aged 11 to 15 years were selected by purposive sampling method and data were collected through in-depth and semi-structured interviews, and this continued until the researcher reached theoretical saturation. Data analysis was performed by coding and identifying the main and sub-categories using the Klaizi method. Findings of research on mothers' worries and concerns including 4 main themes and 9 sub-categories, respectively: students' cultural and social harms (students' vulnerability in cyberspace, the growth of consumerist culture in students and disorders in students' sociability), and students' mental health risks. Physical and mental injuries), the inefficiency of e-learning (incomplete realization of education and lack of infrastructure for e-learning) and the perceived benefits of e-learning (e-learning opportunities and increasing the ability of students in cyberspace).
خلاصه ماشینی:
محمدي و همکاران (٢٠٢٠ ,Muhammadi et al) پژوهشي با عنوان "واکاوي تجارب والدين دانش آموزان دوره اول ابتدايي از چالش هاي آموزش مجازي با شبکه هاي اجتماعي در زمان شيوع ويروس کرونا" انجام دادند.
بورنرت -رينگلب و همکاران (٢٠٢١ ,Bornert-Ringleb et al ) در مقاله اي با عنوان "چه چيزي استفاده معلمان از يادگيري ديجيتال را در آلمان پيش بيني ميکند؟ بررسي موانع و شرايط يادگيري ديجيتال در آموزش و پرورش " آموزش مجازي را در سه سطح ؛ معلم ، مدرسه و دانش آموز مورد بررسي قرار داده اند و نتيجه گرفتند اگرچه پاندمي کرونا، مشکلات زيادي بر تمام شاخص هاي جامعه ازجمله سلامت مردم تحميل کرد؛ اما منجر به شکوفايي برخي قابليت ها در کشور شد که از آن جمله ميتوان به فراگير شدن و رونق يافتن آموزش مجازي در سراسر کشور اشاره کرد.
برخي ديگر از خانواده ها که از قبل براي فرزندان شان گوشي يا تبلت فراهم کرده بودند اشاره داشتند از آن جاييکه فرزندان شان مدرسه ميرفتند و آموزش به شکل مجازي نبود امکان کنترل فرزندان در مواجه با فضاي مجازي بيش تر بود؛ اما با قرنطينه هاي خانگي و نبود سرگرمي در خارج از منزل و مجازي شدن همه آموزش ها مواجه فرزندان شان با فضاي مجازي بسيار بيش تر شده و آسيب پذيري آنان به علت فقدان آموزش نحوه استفاده از فضاي مجازي، عدم کنترل والدين و مواجه يکباره دانش آموزان با فضاي مجازي، افزايش يافته است .
Journal of Information Technology and Communication in Educational Sciences, 12(4) 25-39(in Persian).