چکیده:
مقاله حاضر به بررسی و شناخت ویژگی ها و ماهیت عمومی «افراد آن سوی رسانه ها» می پردازد و آن را در کشورهای درحال توسعه با اصطلاح «مخاطب پنداری» توصیف می کند. در مقدمه این مقاله به این نکته اشاره شده که هرچه تصویر ذهنی سیاست گذاران و مدیران عرصه های رسانه ای در کشورهای درحال توسعه با واقعیت های موجود در این عرصه فاصله داشته باشد، پیامدهایی از قبیل دور شدن مخاطبان از محتواهای رسانه های بومی و مورد تایید را به دنبال خواهد داشت.شناخت و تحلیل انگاره یا تصویر «افراد آن سوی رسانه ها» با بررسی نظریه های عرصه علوم ارتباطات، می تواند بسیاری از زوایای پنهان فعالیت در عرصه رسانه ها و عملکردهای مختلف انجام شده در این عرصه در کشورهای درحال توسعه را به روشنی بازنمایاند؛ بر این اساس، هرچه نگرش سرآمدان حکومتی در چنین کشورهایی نسبت به افراد آن سوی رسانه ها که در معرض پیام های رسانه ای هستند، با ماهیت واقعی فعالیت رسانه ها، پیام گیران و جایگاه امروزی آنان در بازار پررونق رسانه ها و به تعبیر محسنیان راد «بازار پیام» (1387) بیشتر فاصله داشته باشد، احتمال مواجهه با عواقب جبران ناپذیر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی در مقوله بهره مندی از رسانه ها بیشتر خواهد بود.مقاله در ادامه به مرور تاریخچه و تعریف «افراد آن سوی رسانه ها»، نظریه بهره مندی و خرسندی از رسانه ها و مفهوم «مخاطب پنداری» برای رسانه ها می پردازد. سپس بر اساس نظریات پیش گفته، ویژگی های کنونی افراد آن سوی رسانه ها را با توجه به افزایش روزافزون اختیارات و حق انتخاب آنان و در شرایط فعلی بازار پیام، برمی شمارد.
خلاصه ماشینی:
"شناخت و تحلیل انگاره یا تصویر3«افراد آن سوی رسانهها»با بررسی نظریههای عرصه علوم ارتباطات،میتواند بسیاری از زوایای پنهان فعالیت درعرصه رسانهها و عملکردهای مختلف انجام شده در این عرصه در کشورهای در حال توسعهرا به روشنی بازنمایاند؛براساس،هرچه نگرش سرآمدان حکومتی در چنین کشورهایینسبت به افراد آن سوی رسانهها که در معرض پیامهای رسانهای هستند،با ماهیت واقعیفعالیت رسانهها،پیامگیران و جایگاه امروزی آنان در بازار پررونق رسانهها و به تعبیرمحسنیانراد«بازار پیام»(1387)بیشتر فاصله داشته باشد،احتمال مواجهه با عواقبجبرانناپذیر اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و حتی اقتصادی در مقوله بهرهمندی از رسانههابیشتر خواهد بود.
Spectator ررسی نظریههای ارائه شده درباره افراد آن سوی رسانهها نظریههایی را که به مخاطبان در ارتباطات جمعی میپردازد،میتوان در سه گروه اصلی جای داد:1 1)دیدگاههای مبتنی بر مخاطب منفعل:این دیدگاه حاکم بر مجامع ارتباطی در فاصلهسالهای 1900 تا 1930 است که مخاطب را در فراگرد ارتباط،موجودی منفعل و محکوم بهقبول پیامهای ارسالی میداند.
براساس موارد پیشگفته میتوان ویژگیهای«افراد آن سوی رسانهها»را درشرایط فعلی بازار پیام و گسترش روزافزون اختیارات و حق انتخاب آنان چنین برشمرد: الف-ویژگیهای متمایز درون و برونفردی هر پیامگیر؛ ب-مسائل متمایز فردی و اجتماعی هر پیامگیر؛ ج-انگیزههای گوناگون هر پیامگیر برای یافتن خشنودی از محتوای رسانهها؛ د-انتظارات خاص هر پیامگیر از محتوای رسانهها؛ ه-دستهبندی پیامگیران به زیرگروهها با توجه به محتوای رسانه،زمان پخش و سایرویژگیهای آنان؛ و-پرورش روحیه انتقادی و نقاد بودن پیامگیران،لازمه متقاعد کردن آنهاست؛ ز-فعال بودن پیامگیران؛ ح-افزایش یافتن لحظه به لحظۀ گزینشگری و کنترل پیامگیر بر محتوای مورداستفادهاش؛ ط-پویایی و تغییرپذیری پیامگیران؛ ی-قصد داشتن یا هدفمندی پیامگیران در بهرهمندی از رسانهها؛ ک-تأثیرناپذیری یا تأثیرپذیری سخت پیامگیران از محتوای رسانهها؛ ل-اداره و پیشبینی پیامگیران از جانب رسانهها کمتر قابل انجام است؛ م-تأثیر پسزمینه و محیط اجتماعی پیامگیران بر نحوه بهرهمندی آنان از رسانهها؛ ن-تأثیر مشخصههای فردی پیامگیران بر نحوه بهرهمندی آنان از رسانهها،شامل جنسیت،موقعیت خانوادگی،موقعیت شغلی و تحصیلی،سطح درآمد و شیوه زندگی(در موارد خاص)."