چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین توانمندسازی کارکنان و یادگیری سازمانی در ادارات آموزش و پرورش بود. پژوهش به شیوه توصیفی (همبستگی) انجام شد .جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان سمنان، مشتمل بر 607 نفر بودند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 242 نفر برآورد شد. برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامه، محقق ساخته استفاده شد: الف- پرسشنامه توانمندسازی ب- پرسشنامه یادگیری سازمانی. داده های گردآوری شده ازطریق نرم افزار SPSSو با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاکی از آن است که بین توانمندسازی کارکنان و یادگیری سازمانی رابطه معنادار وجود دارد .
The purpose of the study was to explore the relationship between staffs’ empowerment and organizational learning. The research method was descriptive-correlation. The statistical population included all the personnels in education offices (607) people. Using Morgan table the sample size was 242 people. To gather the data، two researcher made questionnaires were used. The data were analyzed by using the Pearson product-moment correlation technique، ANOVA and multiple regression .The results showed that there was a significant relationship between personals’ empowerment and organizational learning.
خلاصه ماشینی:
"محمدی در سال 80 Sprietzer & Doneston Bill lamper Dee & Lee Kan & Meredith Diaz & Steven Edward تحقیقی با عنوان ارزیابی راههای توانمندسازی کارکنان سازمانهای آموزشی انجام داده و نتیجه گرفته است که میان تفویض اختیار ،پاداش مبتنی بر عملکرد ، غنی سازی شغلی ، مدیریت مشارکتی با توانمندسازی رابطه مثبت وجود دارد.
فلذا این پژوهش با هدف Fco & Moreno & Garcia Egan Balasubramarian Neefe Smith بررسی تأثیر توانمندسازی کارکنان بر یادگیری سازمانی انجام شده است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت در جامعهای که این نمونه از آن انتخاب شده است بین توانمندسازی کارکنان و هر یک از ابعاد یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
یافته دیگر تحقیق مشخص ساخته است که بین سطح توانمندسازی کارکنان با هر یک از ابعاد پنج گانه یادگیری سازمانی یعنی مدلهای ذهنی، چشمانداز مشترک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی و تسلط فردی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P≤ /0).
در ارتباط با مؤلفه دیگر توانمندسازی یعنی راهبردهای مدیریتی میتوان گفت که با اعمال استراتژیهای اعتمادسازی در سازمان (اعتماد به تواناییهای کارکنان به تصمیم و اجرا)، پیوند با نتایج (آگاهیبخشی به کارکنان از نتایج حاصله کار خود و تشویق کارکنان به پذیرش نتایج)، تفویض اختیار و دادن استقلال عمل(دادن اختیار به کارکنان و القاء احساس آزادی عمل) و ایجاد جو مشارکتی (بهرهگیری از نظرات و ایدههای کارکنان از طریق جلسات بارش فکری و سایر فنون ایدهیابی) احتمالا زمینه بیشتری برای یادگیری سازمانی فراهم میشود."