چکیده:
سیاست گذاری گردشگری، در قالب اسناد توسعه ی گردشگری و برنامه های جامع ملی و منطقهای، ابزاری مهم برای توسعه ی استراتژیک این صنعت به شمار میآید. بااینوجود، چالشهای اجرایی اغلب مانع از تحقق اهداف تصریح شده در استراتژیهای صنعت گردشگری میگردد. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی و رتبهبندی موانع پیاده سازی استراتژی در صنعت گردشگری در قالب یک پژوهش کاربردی و پیمایشی تعریف شده است. برای دستیابی بدین هدف، پس از بررسی پیشینهی تحقیقاتی و بهرهگیری از نظرات خبرگان، شانزده عامل به عنوان موانع پیادهسازی استراتژی در صنعت گردشگری موردنظر قرار گرفت و پرسشنامهی پژوهش برحسب موانع شناسایی شده در اختیار گروهی از مشاوران و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیلهای آماری به وسیله ی روش تاپسیس فازی نشان میدهد تخصیص غیر بهینه ی منابع، سیاستهای مبهم اجرایی، نظام ارتباطات ناکارآمد و نیز زیرساختهای فیزیکی و تسهیلات اقامتی نامناسب مهم ترین موانع پیادهسازی استراتژی و سیاستهای صنعت گردشگری هستند.
The tourism policymaking formulated through tourism development acts and national and/or regional comprehensive plans، is an important tool for strategic development of tourism. However، challenges in the execution phase often hinder attaining the stated goals. The present research، as an empirical study aims to evaluate and prioritize these obstacles. A total 16 factors were drawn from the previous studies and experts’ views، and hence offered in a questionnaire to senior consultants and experts of Iran Cultural Heritage، Handicrafts and Tourism Organization (ICHHTO) to be prioritized. Findings from Fuzzy TOPSIS showed that improper resource allocation، unclear executive policies، inefficient communication systems، and unsuitable facilities and accommodations are the frontrunner obstacles in the way of proper strategy implementation in tourism industry.
خلاصه ماشینی:
"از این منظر، نظام ارتباطات امکان تبادل اطلاعات و پیام های رسمی و غیررسمی را میان تدوین کنندگان و مجریان استراتژی فراهم میآورد (٢٠٠٣ ,Okumus)؛ و ضمن تأثیرپذیری از کیفیت زیرساخت های اطلاعاتی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر پیاده سازی استراتژی (٢٠٠٧ ,Hartmann &Naranjo-Gil )؛ نظام ارزیابی نتایج استراتژیک را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
در این میان ، دو مطالعه اوکوموس در سال های ٢٠٠١ و ٢٠٠٣ که هر دو با پیش زمینه ی صنعت گردشگری صورت پذیرفته است نشان میدهد مجموعه عواملی نظیر عدم اطمینان محیطی، کیفیت استراتژی، حمایت و توانمندی رهبران ، فرهنگ ، برنامه - ریزی عملیاتی، تخصیص منابع ، نظام ارتباطات ، نیروی انسانی متولی اجرا و نظام ارزیابی همانند دیگر صنایع در بخش گردشگری نیز به عنوان موانع اصلی پیاده سازی استراتژیها و سیاست ها مطرح هستند (٢٠٠٣ ;٢٠٠١ ,Okumus).
این موانع شامل سه دسته عوامل زمینه ای (عدم اطمینان محیطی، انعطاف ناپذیری در سطح صنعت ، ضعف رهبری فرایندهای اجرایی و عدم حمایت مدیران ارشد)، محتوایی (ضعف در شناسایی مسائل استراتژیک ، اهداف و اولویت های متعارض و درک نادرست از استراتژی در سطح صنعت ) و فرایندی (زیرساخت های فیزیکی نامناسب ، زیرساخت های ارتباطی و حمل ونقل نامناسب ، زیرساخت های اطلاعاتی بیکیفیت ، منابع انسانی ناتوان ، سیاست های مبهم اجرایی، نظام ارزیابی نامتناسب ، نظام ارتباطات ناکارآمد، تخصیص غیر بهینه منابع و وجود ناهماهنگی) بودند که در قالب این پژوهش توسط روش تاپسیس فازی با رویکرد تجمیع انتهایی که ازجمله روش های تصمیم گیری چندمعیاره به شمار میآید، مورد تحلیل قرار گرفتند."