چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی جایگاه اشتغال دانشآموختگان مهارتی آمـوزش هـای فنـی و حرفـه ای و کـار و دانش در شهر شیراز انجام گرفت. روش تحقیق، روش توصیفی ـ پیمایشی بود . در این پژوهش نمونـه ای370 نفره با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی و با بهرهگیـری از جـدول تعیـین حجـم نمونـه کرسـی و مورگـان انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقـق سـاخته اسـتفاده شـد کـه روایـی آن از طریـق روایـی محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر با 89 /0 برآورد شد. برای تحلیل دادهها از تکنیکهـای آمـار توصیفی (جدول توزیع فراوانی، نمودار و درصد) و آزمونهـای اسـتنباطی ( و کلمـوگروف اسـمیرنوف ) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهدکه فقط11.8 درصد از دانشآموختگان بـا مـدرک دیـپلم، در مشـاغل فردی، به صورت قراردادی و تمام وقت مشغول شدهاند. اکثر دانشآموختگان رضایت شغلی کمی دارند، بـین شغل و رشته تحصیلی اکثر دانشآموختگان تناسبی وجود ندارد، درآمد اکثر دانشآموختگـان 201 هزارتومـان به بالاست، آموزشهای فنیو حرفهای و کار و دانش در حد کم به نیازهای شغلی افـراد پاسـخگو هسـتند و مهارتهای آموختهشده در هنرستانها کاربردی در شغل دانشآموختگان ندارد و برای انجـام وظـایف شـغلی اصلا کافی نیستند. نتیجه اینکه، در شرایط فعلی ارتباطی بین آمـوزش هـای رسـمی فنـی و حرفـه ای و کـار و دانش با اشتغال وجود ندارد
خلاصه ماشینی:
٢ درصد و میزان رضایت از شـغل و رضـایت از آموزش های فنی و حرفه ای پایین و کم است ، امیری (١٣٨٣)تأیید می کند که ٥٦ درصد فارغ التحصیلان در مشاغل غیرمرتبط شاغل اند، باقری چرخی (١٣٨٢)مشکل اولویـت دار فارغ التحصیلان را عدم ارتباط بین رشتۀ تحصیلی و شغل و کافی نبودن حقوق مـی دانـد، لرستانی (١٣٨١) نتیجه می گیرد که عدم تناسب رشته های تحصیلی دختران با بـازار کـار، جذب فراوان دختران به آموزش های کار و دانش و بدون معیاربودن آموزش ها موجب عدم اشتغال دختران و گرایش آنها به سمت مدارج تحصیلی بالاتر شده اسـت ، بـه علـت نبودشغل مرتبط با رشته ،٥٤.