چکیده:
گردشگری پدیده ای جهانی ، چند بعدی و با اثراتی عمیق است که کشورهای جهان با بازگشایی مرزهای خود با آن رو به رو می شوند. به عقیده ی بسیاری از محققان، گردشگری دارای پتانسیل اثر گذاری بر روابط بین الملل و ابزاری برای ترویج صلح در جهان است. گردشگری ابزاری برای دیپلماسی عمومی و توسعه ی بین الملل و پاسخ قدرتمندی است برای چالش های جهانی و تروریسم. بررسی مطالعات پیشین نشان می دهد: گردشگری نه تنها از صلح بهره می برد بلکه خود نیرویی حیاتی برای گسترش صلح در بین ملت هاست. هدف اصلی این پژوهش، اولویت بندی اثرات توسعه گردشگری بر شاخص های صلح جهانی و مقایسه ی شدت این پژوهش اولویت بندی اثرات توسعه ی گردشگری بر شاخص های صلح جهانی و مقایسه ی شدت این اثرات در سطح جهانی است. برای پاسخ به پرسش های تحقیق، 44 نفر از جامعه ی خبرگان و مدیران بخش های گوناگون صنعت گردشگری شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب و از طریق مصاحبه و پرسشنامه مورد پرسش قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده به کمک روش های استنتاجی آمار تحلیل شدند. نتایج نشان دهنده ی اثرات متنوع گردشگری در جهان و افزون بر این، پتانسیل اثر گذاری با شدت زیاد گردشگری بر شاخص های صلح جهانی ارزیابی می شود.
Tourism is a global multidimensional phenomenon with profound impacts، which countries face when opening their borders. According to many researchers، tourism has the potential to affect international relations and is a means to promote peace in the world. It is a medium for public diplomacy and international outreach، and a powerful response to the challenges of globalism and terrorism. Previous studies suggest that tourism is not only a beneficiary of peace but also a vital force for promoting peace among nations. The main purpose of this study is prioritization of tourism development impacts on global peace index، and comparison of the impact intensity at the global level with the internal level. To answer the research questions، 44 individuals were interviewed using questionnaires. These groups of individuals were selected from among experts and managers of various sectors of tourism industry in Tehran. Data collected were analyzed using statistical methods of inference. Results depict global impacts of tourism، and its high potential of impacting the global peace index (3/3). Moreover the prioritization of tourism influences on global peace index، places the two indicators of respect for human rights and relations with neighbouring countries at the top.
خلاصه ماشینی:
"(4)- WTO (5)- Tourism Bill of Rights and Tourist Code(Sofia,Bulgaria 1985) گردشگری به عنوان مشارکتکننده در ایجاد درک متقابل،نزدیکی انسانها به یکدیگر،گسترشدهندهی همکاریهای بینالمللی و نیروی ارتباطدهندهی زنان و مردان با فرهنگها و سبکهای زندگی مختلف یاد شده که به صورت نیروی حیاتی برای ایجاد صلح و عاملی برای دوستی و تفاهم بین انسانها عمل میکند، (Salazar (2006.
گردشگری عاملی برای نزدیکی فرهنگها گردشگری ابزاری است برای نزدیکی فرهنگها (Litvin,2000,Higgins- Desbiolles,2006 Kelly,2006,Kim&Crompton,1990,D'Amore,1988) جهانگردی فرصتی برای آموزش افراد دربارهی فرهنگها و محیطهای دیگر به علاوه میراث ملی خودی و اغلب تفاوتهای سیاسی و ایدئولوژی فریبنده و کاهش نگرشهای متعصبانه؛یعنی،رسیدن به تعامل و ارتباطات میان فرهنگی را فراهم میکند (ضرغام بروجنی،1389:60).
امثال این سیاستها و رویهها کیفیت زندگی کسانی را که تحت تأثیر این رویهها قرار گرفتهاند تهدید میکند یا کاهش میدهد (Haessly,2010:3) (2)- Organization for Economic Cooperation and Development(OECD) (3)- International Investment Perspectives 2007 (4)- Mounir Bouchenaki 2004 بر نقش گردشگری در ایجاد مکانهایی برای بیان و هویداسازی فرهنگها تأکید میکند،که نتیجهی آن شکلی از گفتگوی بین فرهنگی است،که منجر به صلح و تسهیل روند توسعهی پایدار میشود (Robinson&Picard,2006) .
گردشگری به دلیل تفاوت در فرهنگها،اخلاق و مذاهب،ارزشها،سبک زندگی،زبان و سطوح رفاه میتواند به عنوان عاملی در ایجاد برخوردهای فرهنگی ظاهر شود (Satani,2004: 23-22 از بین بردن تصورهای غلط و دادن فرصتی به افراد برای آشنا شدن با انسانهایی از فرهنگهای متفاوت به اجتناب از این تعارضات و گسترش صلح کمک میکند (Jimeneza&Kloezeb,2008:6) .
بر اساس نظر ربو2(2003)گردشگری توانایی ظاهر شدن به مثابه ابزاری برای صلح جهانی را دارد (Sarkar&George,2010:28) الگوی مفهومی به منظور تعیین چارچوب مفهومی این تحقیق،اثرات گردشگری بر صلح جهانی در سه حوزه اقتصادی،اجتماعی-فرهنگی و سیاسی در قالب الگوی زیر بررسی شده است."