Abstract:
اصل در ترجمه، رعايت امانت، حفظ معنا و سليس بودن است كه اين موضوعي ثابت در اصل ترجمه غلامعلي حداد عادل است. يقيناً ترجمه فارسي شيوا و ادبي وي، توانسته است بخش عمده اي از اين ضرورت ها و انتظارها را تحقق بخشد، ليكن مسئله اين تحقيق، ميزان و چگونگي اين تعادل و مطابقت معنا با الفاظ قرآني است. مترجم برخي ساختارهاي صرفي ـ نحوي و بلاغي را در ترجمه ناديده انگاشته، در مواردي نيز ترجمه واژگان (اسم، فعل و حرف)، تركيب ها و اصطلاحات در مقابل هم قرار نگرفته است. بنابراين، لازم معنا يا معناي تبعيِ واژگان، تركيب ها و اصطلاحات در ترجمه لحاظ شده است، نه معناي اصلي و دقيق آنها. اين پژوهش درصدد است تا با مطالعه موردپژوهانه «سوره نمل»، ترجمه ايشان را از زواياي مختلف واژگاني، صرفي ـ نحوي، بلاغي و ويرايشي، به بوته نقد، تحليل و تطبيق بسپارد تا مواردي كه در ترجمه اين سوره مباركه نيازمند بازنگري دقيق تري هستند، بازشناسي نمايد. دستاورد حاصل از اين پژوهش نشان مي دهد كه ترجمه مترجم، در عين برخورداري از امتيازهاي فراوان، از جمله نوآوري در شيوه ترجمه وفادار و معنايي، التزام به پيام و محتواي زبان قرآن، شيوايي بيان و استفاده از واژه هاي فارسي روان، پرهيز از زياده نويسي و فارسي گرايي افراطي و... در حوزه هاي صرف و نحو، بلاغت، ترجمه واژگان و... نياز به بازنگري دقيق تري دارد كه برخي از آنها در اين پژوهش موردي، واكاوي و تحليل توصيفي شده است.
Machine summary:
"هرچند حداد عادل نوع ترجمۀ خود را «مفهوم به مفهـوم » خوانـده اسـت ، امـا بـا تأمـل در ساختار و محتوای این ترجمه چنین دریافت میشود که مترجم ، نه تنها به متن اصـلی مقیـد و متعهد است ، بلکه به زبان مقصد و ساختارهای آن نیز تا سرحد امکان توجه نموده است .
تلاش برای فهـم معنـای دقیـق واژگـان ، جمـلات و سـاختارهای صرفی، نحوی و بلاغی، اصل و اساس در ترجمۀ قرآن کریم است ، اما احیانا ملاحظه می گردد که این موضوع در ترجمۀ فارسی حداد عادل از سورة نمل نادیده گرفتـه شـده اسـت و متـرجم در برگردان برخی واژگان ، افعال و زمان دقیق آنها، جمله ها و ساختارهای صرفی، نحـوی و بلاغـی، معادل یابی دقیق و مناسبی انجام نداده اند، تا جایی که احیانا اصل معنا را فدای فـرع نمـوده انـد.
٣ـ١٨ـ١) اشکال این آیه ترجمۀ تحت اللفظی ساده ای دارد، اما توجه و دقت نداشتن به ساختار نحـوی آیـه و بازی با الفاظ ادبـی از سـوی متـرجم ، ترجمـۀ دقیـق آیـه را بـه چـالش کشـانده اسـت و آن را دستخوش تغییر و تعقید نموده است ، کلمۀ «من » اسم موصول به معنای «کسانیکـه » و فاعـل «لا یعلم : نمیداند» است که در ترجمۀ مذکور بعد از حرف اضـافۀ «از» و مـتمم «از آنـان کـه » واقع شده است ."