چکیده:
دو سو توانی به استفاده همزمان از رویکردهای اکتشافی و استخراجی اشاره دارد. راهبرد رقابتی نیز شامل رهبری هزینه، تمایز و تمرکز است. هدف این پژوهش، شناسایی رابطه دو سو توانی سازمانی و راهبردهای رقابتی (رهبری هزینه، تمایز و تمرکز) است. مطالعه پیش رو از نوع توصیفی– پیمایشی بوده و از لحاظ هدف کاربردی است. ابزار جمعآوری دادههای پژوهش نیز پرسشنامه است. نمونهگیری پژوهش حاضر بهصورت تصادفی ساده، از 158 نفر از حسابداران و مدیران شرکتهای صنعتی در استان فارس صورت گرفت. برای تحلیل یافتههای پژوهش نیز در قالب 3 فرضیه اصلی از روش معادلات ساختاری توسط نرمافزار Smart PLS، استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین دو سو توانی سازمانی و راهبردهای رقابتی (رهبری هزینه، تمایز و تمرکز) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و با افزایش سطح دو سو توانی، میزان راهبرد رهبری هزینه، تمایز، افزایش مییابد. یافتههای پژوهش موید آن است که دو سو توانی در حرفه حسابداری نیازمند توجه بیشتری است و با توجه به رابطه آن با راهبردهای تجاری، لازم است به این موضوع توجه بیشتری شود.
خلاصه ماشینی:
یافته های پژوهش نشان داد که بین دو سو توانی سازمانی و راهبردهای رقابتی (رهبری هزینه ، تمایز و تمرکز) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و با افزایش سطح دو سو توانی، میزان راهبرد رهبری هزینه ، تمایز، افزایش مییابد.
درمجموع ، رویکردهای استخراجی شرکت ها را تشویق میکند تا محصولات و خدمات جاری را برای مشتریان بهبود بخشند، درحالی که رویکرد اکتشافی روش های جدیدی را که راه حل های جدیدی تولید میکنند و مشتریان هدف جدیدی را شناسایی میکنند، کشف می کنند (هرزاله و همکاران ، ٢٠١٧) که میتواند موجب رابطه مثبت بین دو سو توانی سازمانی با راهبرد تمرکز شود.
٣- مروری بر پیشینه پژوهش بررسی پیشینه پژوهش های انجام گرفته توسط پژوهشگران داخلی نشان داد که برای نمونه ، مرادی و سپهوندی (١٣٩٤) مشاهده کردند که هرچند به کارگیری راهبرد تمایز نسبت به راهبرد رهبری هزینه منجر به عملکرد پایدارتری میشود، اما راهبرد تمایزممکن است با ریسک بیشتری همراه باشد.
بررسی پیشینه پژوهش نشان داد اگرچه مطالعه های مفیدی در این زمینه صورت گرفته و به یافته های ارزشمندی نیز دست یافته است ، اما تاکنون پژوهشی که به بررسی رابطه دو سو توانی سازمانی و راهبردهای رقابتی (رهبری هزینه ، تمایز و تمرکز) پرداخته باشد، مشاهده نشد که درنتیجه ، این مسئله نیازمند شناسایی تجربی است تا بتوان براساس یافته ها، برنامه ریزیهای بهتری را انجام داد.
Total Quality Management, strategic orientation and organizational performance: The case of Spanish companies.
Quality ambidexterity, competitive strategies, and financial performance: An empirical study in industrial firms.