چکیده:
این مقاله، دو هدف را دنبال می کند. هدف نخست، شناسایی عوامل زیر بنایی و نیز حوزه هایی که اعضای هیات علمی می توانند در تصمیم گیری ها؛ مشارکت نمایند. هدف دوم؛ تدوین الگویی جهت تصمیم گیری مشارکتی اعضای هیات علمی دانشگاه است. برای دستیابی به این اهداف ابتدا از طریق مطالعه و بررسی نظری تحقیق؛ مولفه های الگوی تصمیم گیری اعم از مولفه های «زیر بنایی» (پنج مولفه) و «حوزه ها » (هشت مولفه) احصا و سپس دیدگاههای اعضای هیات علمی؛ گرد آوری شده است. روش تحقیق، از نظر هدف؛ کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها؛ از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی سه دانشگاه شمال - شرق کشور که مجموعا 1020 بوده است. از این تعداد؛ به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 270 نفر انتخاب شدند که نظرات 198 عضو هیات علمی جمع آوری و تحلیل شده است. روایی پرسشنامه علاوه بر روایی صوری، از طریق تحلیل عاملی مورد ارزیابی قرار گرفته است. قابلیت اعتماد ابزار جمع آوری اطلاعات در مرحله آزمایشی به شیوه باز آزمایی (86/0) و نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، 89/0 به دست آمده است.
نتایج حاکی از آن است که مولفه های «زیر بنایی» الگوی تصمیم گیری مشارکتی؛ مورد تایید قرار گرفته است. البته از بین این مولفه ها، مولفه روانشناختی از میانگین بالاتری در مقایسه با سایر مولفه های: اهداف و ارزش ها؛ ساختاری؛ مدیریتی و فن شناختی برخوردار بوده است. در «حوزه های» الگوی تصمیم گیری مشارکتی نیز، میانگین تمام مولفه ها از میانگین نظری درجه های مورد وصف در ابزار گرد آوری داده ها بیشتر بوده است. لیکن مولفه های آموزش و تدریس؛ علمی و پژوهشی؛ انتظارات و خدمات و مشاوره نسبت به مولفه های آینده پژوهی؛ تسهیلات؛ مدیریتی – اجرایی؛ بودجه و امور مالی؛ بار عاملی و میانگین بیشتری داشته است. از بین این مولفه ها؛ مولفه «بودجـه و امور مالی»؛ از اهمیت مشارکت کمتری نسبت به سایر مولفه های حوزه های الگوی تصمیم گیری، برخوردار بوده است. نتایج همبستگی پیرسون نیز نشان می دهد که بین میانگین های مربوط به مولفه های زیربنایی وحوزه های الگو ی تصمیم گیری مشارکتی؛ رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. هم چنین بر اساس نتایج حاصله در رابطه با مولفه های الگوی تصمیم گیری مشارکتی برحسب مرتبه علمی وسابقه مدیریتی، تفاوت معنی داری بین گروه های نمونه تحقیق مشاهده نشد و می توان نتیجه گرفت که بین دیدگاه اعضای هیات علمی درباره وضعیت مورد وصف اتفاق نظر وجود دارد. دربررسی تفاوت در «رشته تحصیلی» و «سابقه علمی» در برخی مولفه ها تفاوت معنی داری وجود دارد که این تفاوت ها، از الگوی معینی پیروی ننموده است.
خلاصه ماشینی:
همچنین براساس نتایخ حاصله در رابطه با مؤلفههای الگوی تصمیمگیری مشارکتی برحسب مرتبه علمی و سابقه مدیریتی،تفاوت معنیداری بین گروههای نمونه تحقیق مشاهده نشد و میتوان نتیجه گرفت که بین دیدگاه اعضای هیات علیم درباره وضعیت مورد وصف اتفاق نظر وجود دارد که این تفاوتها در«رشته تحصیلی» و«سابقه علمی»در برخی مؤلفهها تفاوت معنیداری وجود دارد که این تفاوتها،از الگوی معینی پیروی ننموده است.
به این منظور؛مشارکت اعضای هیأت علمی در تصمیمگیری بر کدام عوامل زیربنایی باید استوار شود و آنان نیز در کدام حوزهها مشارکت در تصمیمگیری را مورد تاکید قرار میدهند؟ در این تتحقیق عوامل زیربنای(زمینههای)تصمیمگیری؛ناظر بر مجموعه عواملی است که توجه به فرهنگ،فرایندها،ساختار،ویژگیهای روانشناختی،فنشناختی و مدیریتی را در یک سیستم جامع معطوف میدارد(فرنچ و بل،0831:33)که میتواند تسهیلکننده تصمیمگیری مشارکتی باشد که به پنج خرده سیستم:1-خرده سیستم اهداف و ارزشها 2-خرده سیستم ساختاری 3-خرده سیستم روانشناختی 4-خرده سیستم فنی(فن شناختی)5-خرده سیستم مدیریتی تقسیم شده است.
پرسش اول تحقیق:از نظر اعضای هیأت علمی اهمیت مؤلفههای زیربنایی تصمیمگیری مشارکتی چیست؟ (1) Face Validity (2) Content Validity با توجه به پنج پرسش این مؤلفه؛میانگینهای مربوط به چگونگی پاسخگویی نمونههای تحقیق،به تفکیک در جدول(1)که به نسبت از 001 محاسبه شده؛ارایه شده است.
پرسش پنجم تحقیق:آیا بین نظرات اعضای هیأت علمی؛از نظر مرتبه علمی،رشته تحصیلی،سابقه خدمت دانشگاهی و سابقه مدیریتی،با هریک از مؤلفههای زیربنایی و حوزههای تصمیمگیری مشارکتی،تفاوت معنیداری وجود دارد؟ برای بررسی این سوال از روش تحلیل و اریانس،استفاده شده است.