خلاصه ماشینی:
البته ردهبندیها متأثر از رویکردها و نظریههای بنیادی معرفت شناختی هستند و ردهبندیهای فعلی بیشتر تحت تأثیر رویکردهای تجربهگرایی و عقلگرایی بودهاند (Hjūūrland,2005) ؛اما یورلند برمبنای نظریه انقلاب علمی کوهن رویکرد"تحلیل حوزه"را در سال 1993 معرفی کرده است،البته این رویکرد در پژوهشهای پیشین نیز مورد توجه بوده است.
بنابراین،مسئله این پژوهش این است که براساس رویکرد تحلیل حوزهای،سرعنوانهای موضوعی فارسی تا چه اندازه شبکه کلامی یا مفهومی موجود در متنهای کتابداری و اطلاعرسانی را منعکس کرده است؟ بدین منظور،فرضیههای پژوهش عبارتند از: 1.
با در نظر گرفتن تکرار مفهوم-واژهها،رده موضوعی منابع اطلاعاتی(24/12%)و پس از آن ردههای کتابخانهها،مراکز اطلاعرسانی و آرشیوها(99/9%)و استفادهکنندگان و استفاده از کتابخانه و خدمات آن(28/9%)بیش از دیگر مفهومها در متنهای مورد توجه بودهاند(جدول 4).
توزیع فراوانی مفهوم-واژهها براساس موضوع به تفکیک مقالهها و کتابهای مورد بررسی نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه نخست نشان داد که بهطور کلی،مقالهها به مفهومهایی مانند استفادهکنندگان و استفاده از کتابخانه و خدمات آن(2/4%)،کتابخانهها،مراکز اطلاعرسانی و آرشیوها (04/4%)و منابع اطلاعاتی(82/3%)بیشتر از دیگر مفهومها پرداختهاند.
بررسی انطباقی مفهوم- واژهها نشان داد که 65/10%از مفهوم-واژههای متنها در میان مفهوم-واژههای استخراج شده از سرعنوانهای موضوعی فارسی وجود داشتند و بقیه(35/89%)وجود نداشتند(نمودار 2).
به منظور درک عمیقتر و جامعتر از پوشش مفهومهای استخراجی از متنها در سرعنوانهای موضوعی فارسی،وجود یا عدم وجود مفهوم-واژههای استخراج شده از متنهای کتابداری و اطلاعرسانی در کل سرعنوانهای موضوعی فارسی مورد بررسی قرار گرفت.
میتوان گفت حدود 98/18%از مفهوم-واژگان مورد استفاده در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی در زمره مفهومهای بین رشتهای هستند،به عبارت دیگر این دسته تفاوت شبکه مفهومی سرعنوانهای موضوعی فارسی با شبکه مفهومی برگرفته از تحلیل متنها معنیدار بود (000/0-p,123/12-2X).