Abstract:
نمایشنامه از انواع ویژة ادبی است که ضمن در بر داشتن خصایص یک متن ادبی، خصوصیتهای دراماتیک منحصر به فردی دارد که تنها بر صحنة اجرا، تمام و کامل میشود. «شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامهای فلسفی ابداع شدهاست و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. این اثر دو بار به زبان فارسی از سوی آقایان آیتی و شریعت ترجمه شدهاست. اما از آنجا که ترجمة نمایشنامه با حفظ تمام خصایص ویژة آن، کاری بسیار پیچیده و ظریف است، ضمن رعایت ترجمة خوب، پویا و متعادل ادبی، باید خاصیت اجراپذیری و دراماتیک موقعیت و کنش نیز در آن ترجمه شود. این جستار میکوشد با روش توصیفیـ تحلیلی به بازخوانی این دو ترجمه از منظر ویژگیهای سبکی و ادبی و نیز عناصر دراماتیک نمایشی بپردازد تا ضمن بررسی مشکلات ترجمة نمایشنامه، چالشهای این دو اثر را در هزار توی ترجمة نمایشنامه مدّ نظر قرار دهد. نتایج حاکی از آن است که این دو ترجمه کوشیدهاند در ترجمهای متعادل، پیام و ساختار شکلی اثر را منتقل کنند و سبک نویسنده را برای ایجاد اثری مشابه در مخاطبان زبان مقصد بازنمایی نمایند. اما در بخش ترجمه، جنبههای اجراپذیری اثر، اغلب ترجمة شریعت موفقتر عمل کردهاست و زیر متن، لحن، ریتم، کنش کلامی و غیرکلامی دیالوگ را رعایت نمودهاست و کوشیده تا کلامی متناسب با شخصیتهای اثر نمایشی ارائه دهد.
Machine summary:
«شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامهای فلسفی ابداع شدهاست و نه تنها در بعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است.
نقد ترجمه، ترجمة ادبی، نمایشنامه، توفیق الحکیم، شهرزاد مقدمه در میان متون ادبی، نمایشنامه یکی از انواع ویژهای است که ضمن داشتن خصوصیات متون ادبی همچون رمان و داستان، ویژگیهای اجرایی خاصی دارد.
یزدی (1395) در مقالهای با عنوان «بررسی تطبیقی دو ترجمة فارسی از نمایشنامة "غرب حقیقی" اثر سم شپرد با تمرکز بر عناصر دراماتیک»، معتقد است متن نمایشنامه برای اجرا نوشته شدهاست و در صورت نادیده نگاشتن این خاصیت، تبعات جبرانناپذیری به آن زدهایم.
نکتة شایستة ذکر اینکه آنچه در این جستار از ترجمة مورد نظر است، برگردان از زبان مبدأ به مقصد با همان تأثیرگذاری اولیه در مخاطب میباشد و مقصود از آن، ترجمهای خلاق و یا ابداعی نیست که یک ادیب مترجم یا کسی که خود یکی از عوامل گروه تئاتری است، آن را متناسب با ایده و فرهنگ خویش بازنویسی، ابداع و اجرا کردهاست؛ چراکه ترجمة خلاق، ایجاد یک متن متمایز از متن اصلی از نظر هنری است (ر.
این در حالی است که ترجمة آیتی در پارهای موارد جملات فیلسوفانة شهریار را یا حذف میکند، یا به شخصیتهای دیگر نمایشنامه، همچون وزیر «قمر» یا ملکه «شهرزاد» نسبت میدهد؛ به عنوان مثال، صفحات 46 و 47 نمایشنامة «شهرزاد» توفیق الحکیم که گفتگوهای فلسفی و عرفانی میان شهریار و شهرزاد است، در ترجمة آیتی به طور کامل حذف شدهاست و یا در جای دیگر، سخنان عارفانه و فیلسوفانة شهریار در ترجمة آیتی از قول شهرزاد آورده میشود.