Abstract:
نقش زبان در یک متن ادبی، زیباییآفرینی بوده و ترجمۀ ادبی نیز از این منظر از حساسیت ویژهای برخوردار است. در متن ادبی، مترجم نه تنها محتوا و پیام، بلکه آرایهها و صنایع ادبی را نیز باید به میزان مجاز و در قالبی که متن میطلبد، وارد متن ترجمه کند. در میان نظریههای نقد ترجمه، الگوی کارمن والرو گارسس (1994) به نقد ترجمۀ ادبی میپردازد. این الگو شامل چهار سطح (معنایی- لغوی، نحوی- واژهساختی، گفتمانی-کارکردی و سبکی- عملی) است. در این الگو، ترجمهها از منظر دو معیار کفایت و مقبولیت نیز ارزیابی میشوند. این پژوهش، ترجمۀ منتخب آثار «جبران خلیل جبران» در کتاب «حمّام روح» سید حسن حسینی (1377) را بر پایۀ نظریۀ نقد ترجمۀ گارسس و در هر چهار سطح مدل پیشنهادی وی با شیوۀ توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه و تحقیق قرار میدهد. دستاورد این جستار، بیانگر آن است که مترجم در زمینه معنایی- لغوی و نحوی- واژهساختی، عملکرد بهتری داشته و در سطوح سبکی و گفتمانی نسبتاً ضعیف ظاهر شده است، اما بهطور کلی این ترجمه از کفایت و مقبولیت لازم برخوردار است. همچنین مترجم بیش از همۀ راهکارها از «بسط یا افزایش» بهره جسته است.
The role of language in a literary text is aesthetic and literary translation has a special sensitivity from this perspective. In a literary text, the translator must translate not only the content and message but also the literary devices to the extent permitted and in the format required by the text. Among translation theories, the model of Carmen Valero Garces critiques literary translation. This model consists of four levels (semantic-lexical, syntactical morphological, discourse-functional, and stylistic-practical). In this model, translations are also evaluated from the perspective of two criteria of adequacy and acceptability. This study considers the translation of selected works of the famous Lebanese author "Gibran Khalil Gibran" in the book "Hamam-e Rooh” by Seyed Hassan Hosseini based on the theory of criticism of Garces translation and at all four levels of his proposed model. The achievement of this descriptive-analytical study indicates that the translator has performed better in the semantic-lexical and syntactical-morphological levels and has appeared in relatively weak stylistic and discourse levels, but in general, this translation has the necessary adequacy and acceptability. He also has used "expansion" more than any other solution.
Machine summary:
نقد ترجمۀ فارسي منتخب آثار جبران در کتاب «حمام روح » بر پايۀ مدل نظري گارسس زهره گرجي کارشناسي ارشد زبان و ادبيات عربي، دانشگاه الزهرا، تهران ، ايران رقيه رستم پور ملکي دانشيار، گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه الزهرا، تهران ، ايران چکيده نقش زبان در يک متن ادبي، زيباييآفريني بوده و ترجمۀ ادبي نيز از اين منظر از حساسيت ويژه اي برخوردار است .
اين پژوهش ، ترجمۀ منتخب آثار «جبران خليل جبران » در کتاب «حمام روح » سيد حسن حسيني (١٣٧٧) را بر پايۀ نظريۀ نقد ترجمۀ گارسس و در هر چهار سطح مدل پيشنهادي وي با شيوة توصيفي- تحليلي مورد مطالعه و تحقيق قرار ميدهد.
٢. پرسش هاي پژوهش - ترجمه هاي حسيني از آثار جبران از منظر کفايت و مقبوليت چگونه بررسي ميشود؟ - مترجم به چه ميزان توانسته است مفاهيم موجود در متن عربي کتاب را به ترجمه انتقال دهد؟ - ترجمۀ مترجم بيشتر بر کدام يک از راهکارهاي ارائه شده مدل گارسس منطبق ميشود و بازتاب آن در ترجمه چگونه ارزيابي ميشود؟ ٣.
جبران (بيتا): فهل استهوتک المطامع القبيحۀ أم سلبت عقلک العظمۀ الفارغۀ؟ حسيني (١٣٨٧): اما انگار هوس هاي زشت فکرت را پريشان کرده و عظمتي پوچ و تو خالي عقلت را دزديده است ؟ مترجم با وارد کردن واژگان «اما» و «انگار» در ترجمه از قطعيت جمله کاسته است .
A. (2017(, Evaluation of Literary Texts Translation from Persian to Arabic Based on Carmen Garces Model.