چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، نقد گفتمان تلفیق التقاطی با تاکید بر نقد آثار یکی از اندیشمندان حوزه تعلیم و تربیت در ایران است که طی دو دهه اخیر، فعالیت های علمی و پژوهشی خود را با ابتناء به رویکرد تلفیق التقاطی به پیش برده است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی، نوسازی مفهومی، تحلیل انتقادی و سپس استنتاج بهره گرفته شد. بنابراین، با طرح پرسش های اساسی در خصوص منطق حاکم بر گفتمان تلفیق التقاطی و نقد رویکرد مختار دکتر خسرو باقری نوع پرست این نتیجه به دست آمد که گفتمان تلفیق التقاطی در تبیین وجه امکان منطقی بازسازی سازوارانه موفق نبوده از ابهامات و کاستی هایی به ویژه از منظر منطق و روش شناسی تلفیق التقاطی رنج می برد.
خلاصه ماشینی:
P ,١٩٨٠,Safran Gold fried ).
از میان اندیشمندانی که در دو دهه اخیر سعی فراوانی در ایجاد پیوند حداقل بین دو نظریه نشان داده اند، میتوان به خسرو باقری و تلاش ها و آثار علمی ایشان به ویژه « کتاب هویت علم دینی» و مقاله «سازه گرایی واقع گرایانه : بازسازی سازه گرایی شخصی جرج کلی» (٢٠٠٤ ,Bagheri) و «واقع گرایی سازنده و آموزش علوم » (٨١.
P ,٢٠٠٨ ,Bagheri)؛ اما مؤلف کتاب بدون ارائه پاسخ مستدل و کافی به دغدغه ها و مشکلات بیان شده که ناظر بر منطق بازسازی سازوارانه (تلفیق التقاطی) است ، براین باور است که پیدایش این مشکلات بیشتر از ناحیه کسانی تقویت می شود که به رویکرد تهذیب و تکمیل علوم (حذف و اضافه در علوم بر اساس آموزه های اسلامی) میاندیشند.
همچنین در خصوص علاقه مؤلف محترم به ایجاد پیوند بین دو نظریه ، همین قدر کافی است که علاوه بر کتاب «هویت علم دینی» به دو مقاله مهم ایشان که پیش تر معرفی شد، نیز میتوان رجوع نمود که در بدو امر دوگانه بودن آن دو مقاله را به ذهن متبادر میسازد، اما با کمی دقت ، یکپارچه بودن فحوای بحث را میتوان از آن فهمید و جابجایی کلمات در عنوان مقاله ها، در ماهیت تفاوتی را در منطق ورود ایشان به بحث ایجاد نمیکند، خواه با عنوان «سازه گرایی واقع گرایانه » و خواه با عنوان «واقع گرایی سازنده » باشد.