چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، بازنمایی مناقشات ناظر بر دو گفتمان توسعه حرفهای و هویت حرفهای معلم از منظر مناسبات قدرت میباشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی- تحلیلی بهره گرفته شد. یافتههای به دست آمده حاکی از آن است که چهار مناقشه عمده حرفه و پیشه، ساختار و عاملیت، مناقشه حرفهای گری و حرفهای گرایی، و بوروکراسی و دموکراسی که در بستر مناسبات قدرت توانستهاند رشد و نمو بیشتری پیدا کنند، محلهای تامل مهمتری در ارتباط با دو گفتمان توسعه حرفهای معلم و هویت حرفهای معلم میباشند. نظر به اینکه که موضوع هر دو گفتمان، معلم است و بسته به نظامهای آموزشی مختلف و توسعه مدنی جوامع در برخی مختصات از جمله مفروضهها و انگارهها نسبت به معلم تفاوتهایی وجود دارد، در این نوشتار سعی شد ضمن شرح و بسط مناقشههای میان هر دو گفتمان که اموری بافت محور و وابسته به مناسبات قدرت هستند، با ارائه تصویر متفاوتی از توزیع قدرت به ترویج و توسعه ادراکات جدید و بسترسازی گفتمانهای تازه در نظام آموزشوپرورش ایران پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
ازاین رو، گفتمان هویت حرفه ای، که با عبارت «احساس خود به عنوان دارنده دانش و باور، موقعیت شغلی، علاقه مندیها و جهت گیریها نسبت به کار و تغییر» ( ٢٠١١ ,Meijer Cited in Akkerman ٢٠٠١ ,Dark et al) تعریف میشود، بر این دیدگاه مبتنی است هویت حرفه ای افراد زمانی شروع به توسعه مینماید که هر فردی از روی علاقه به یک فعالیت خاص ، یا در یک حوزه خاص ، به سمت تخصصی شدن و مهارت آموزی حرکت کند و در این میان ، اجرای چنین فرایندهایی به قابلیت اراده و آرزوهای حرفه ای شخصی او وابسته است (٢٠١٤,Popescu et al) به نحویکه افراد برای کسب بیشتر دانش شخصی، خود به دنبال همه اشکال احتمالی تسلط و تخصص بوده و اگر میخواهند چیزی یاد بگیرند برای این است که هماهنگ تر زندگی کنند.
اگرچه در گفتمان علمی و به ویژه در تحقیقات آموزشی اخیر، مفهوم توسعه حرفه ای در ارتباط با مفهوم تأمل ١ قرار میگیرد (٢٠١٠ ,Stenberg) که با اقدامات آگاهانه بر روی هویت حرفه ای میتواند به عمق و پیشرفت مهارت های حرفه ای فرد جهت بدهد و با ترکیب متوازن هر دو، زمینه ایجاد پدیده ای به نام «توسعه هویت حرفه ای» را فراهم سازد که شکل آرمانی شده ای از تلاقی ابعاد تحول خواهانه هر یک از این دو گفتمان را شامل میشود اما، همچنانکه صاحبنظرانی مانند کندی ٢ (٢٠٠٥) نیز اذعان میدارند، وضعیت موضوع های مرتبط با قدرت کنترل مرکزی درخصوص استقلال فردی و استقلال حرفه ای معلم ، جزو موانعی است که به هنگام استقرار گفتمان های جدید میبایست مورد توجه جدی قرار گیرد.