چکیده:
در هر سازمانی، اعضای سازمانی ظرفیت صحبت کردن در مورد مسائل مهم سازمانی را دارا هستند اما پژوهشها نشان از وجود پدیدهای به نام سکوت سازمانی است. سکوت سازمانی نشاندهنده وجود جو عدم اظهار نظر کارکنان نسبت به مسائل سازمانی است. این مقاله با هدف شناسایی استراتژیهای مدیران در واداری کارکنان به سکوت سازمانی در سازمانهای دولتی صورت گرفته است. بنابراین با استفاده از رویکرد ترکیبی به پژوهش در بخشی کیفی با توجه به راهبرد تحلیل محتوای متعارف و مصاحبه با 20 نفر از کارکنان بخشهای دولتی، 14 استراتژی شناسایی شد که در بخش کمی از راه آزمون دوجملهای و روش آنتروپی شانون آزمون گردید. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش را کارکنان سازمانهای دولتی و جامعه آماری بخش کمّی پژوهش را کارکنان ستاد امور مالیاتی شهر تهران تشکیل میدهند. نتایج حاکی از استفاده مدیران از دو دسته استراتژیهای شخصی و استراتژیهای سازمانی برای واداری کارکنان به سکوت سازمانی است. همچنین با توجه به نتایج پژوهش، مدیران استراتژی شخصی را در به وجود آوردن جو سکوت در اولویت قرار میدهند.
خلاصه ماشینی:
این مقاله با هدف شناسایی استراتژی های مدیران در واداری کارکنان به سکوت سازمانی در سازمان های دولتی صورت گرفته است .
محققان معمولا در بیان مفهوم سکوت آن را در برابر مفهومی دیگری به نام آوای سازمانی ١ قرار میدهند که البته شایان ذکر است مفهوم سکوت معانی دیگری نیز دارد، برایمثال "رفتار پیش فعال مصلحتی ٢ که کارکنان به وسیله آن وضعیت موجود را با ارائه پیشنهادهای سازنده برای تغییر به چالش میکشند" [٩؛ ١٠] و یا "یک فرصت رسمی تبه وسیله سازمان به منظور افزایش ادراک عدالت رویه ای ٣" [١١] اما باید توجه داشت که در میان تمامی تعاریف صدا به عنوان یک مفهوم اندیشه ورزانه ٤ و به طور کلی کلی عام ٥ تلقی میشود [١٢؛ ١٣].
با توجه به محتوای هر استراتژی این تقسیم بندی انجام شد و با توجه به وزن هایی که پاسخ دهندگان به هر استراتژی دادهاند، مشخص شد مدیران دولتی در آغاز سعی میکنند از استراتژی های شخصی در واداری کارکنان به سکوت استفاده کنند و در مرحله دوم به دنبال استراتژی های سازمانی میروند.
با توجه به نتایج پژوهش و دو دسته استراتژی های شناسایی شده ، پیشنهادهای زیر برای بهبود شرایط در زمان ایجاد جو سکوت از طرف مدیران ارائه میشود.
[4] Karen Harlos (2016) "Employee silence in the context of unethical behavior at work: A commentary", German Journal of Human Resource Management, Vol. 30(3-4): 345–355.