چکیده:
هدف اصلی این پژوهش تبیین و نقد درونی مدل ترکیبی تربیت اخلاقی از دیدگاه ناروائز می باشد. در مقاله تبیین شده است که ناروائز دو رویکرد تربیت منش و تربیت اخلاقی عقلانی را به منظور ترکیب انتخاب و سپس این دو رویکرد را با توجه به مبانی فلسفی آنها با هم مقایسه کرده و نقاط قوت و ضعف آنها را تبیین نموده است تا بتواند نقاط مثبت آنها را با هم ترکیب کند و به نظریه ای جامع که مبرا از نقاط ضعف دو رویکرد مذکور باشد دست یابد. در ادامه تبیین شد که ناروائز مدلی را ارائه می کند که به زعم او حاصل ترکیب نقاط قوت دو رویکرد پیش گفته است.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ناروائز در دیدگاه خود دچار تناقض های درونی متعدد شده است. از جمله: برتر دانستن اصول تربیت منش بر تربیت اخلاقی عقلانی، ارائه الگو توسط او علیرغم اینکه قائل به این است الگو، قاعده و اصول خاصی را در تربیت اخلاقی نمی توان و نباید ارائه کرد، باقی ماندن بر نقاط ضعف رویکردهای مبدأ، نادیده گرفتن استقلال متربی و نهایتا عدم پاسخگویی به سوالات بیشمار در تربیت اخلاقی.
This paper aimed to explain and evaluate Narvaez's model for moral education. For this purpose, it was first explained that Narvaez selected two approaches of character education and rational education in order to integrate, and then compared these two approaches according to their philosophical foundations and explained their strengths and weaknesses. She combined two positive points and developed a comprehensive theory. In the following, it was explained that Narvaez presents a model that from her point of view is the result of the integration of the strengths of the two previous approaches. Ultimately, the internal critique of this model resulted that Narvaez, in her view, has been getting into many internal contradictions. Among these contradictions is that: On the one hand, she presents the model and on the other hand, believes that the moral education program should not follow a particular model. Secondly, first, she brings up the importance of Reasoning, then he considers the role of tacit and intuitive knowledge more essential and places the Reasoning in the second place. Thirdly, she emphasizes on independence, but with much emphasis on the educational environment, she depreciates autonomy and independence, and considers the student passive, and does not specify the mechanism and the mode of interaction between two intuitive and deliberative mind, On the weaknesses of the approach of character education, which is something like relativism and indoctrination remains. Moreover, ultimately, the Narvaez approach does not respond to many questions in moral education.
خلاصه ماشینی:
نتايج اين مطالعه حاکي از آن اســت که ناروائز در ديدگاه خود دچار ناســازوري هاي دروني متعدد مانند برتر دانســتن اصــول تربيت منش بر تربيت اخلاقي عقلاني، باقي ماندن بر نقاط ضعف رويکردهاي مبدأ، ناديده گرفتن استقلال متربي و درنهايت عدم پاسخگويي به بسياري از سؤال ها در تربيت اخلاقي شده است .
مقدمه يکي از تلاش هاي مهمي که در حال حاضر در حوزه تربيت اخلاقي توسط نظريه پردازان اين حوزه صورت ميگيرد تلاش براي ترکيب رويکردها يا نظريه هاي مختلف با هدف بهره مندي از همه آنها ميباشد (٢٠٠١ ,Haidt ;١٩٩٧ ,Berkowitz ;٢٠٠٦ ,Narvaez).
با توجه به آنچه گفته شد، ناروائز به دنبال ارائه رويکرد سومي با عنوان تربيت اخلاقي ترکيبي ٣ است و در اين زمينه بيان ميکند که «اين رويکرد براي تربيت اخلاقي، رويکردي جامع است که ازيک طرف پرورش استدلال فکري ٤ و تعهد به عدالت را که موردنياز رشد جوامع دمکراتيک ميباشد تصديق ميکند و 1.
ناروائز در باب نقاط قوت ديدگاه کلبرگ معتقد است اين رويکرد ازاين جهت که بر نقش راهنما و تسهيل گري بزرگ سالان تأکيد دارد، استدلال را براي تعهد اجتماعي پرورش ميدهد و باعث رشد خودپيروي ميشود و به دامان نسبيگرايي نميافتد.
ناروائز در مورد رويکرد تربيت منش معتقد است که اين رويکرد براي جامع نگري و توجه به جوانب شناختي و غير شناختي، کاربردي بودن آن ، اهميت دادن به نقش الگوها، پررنگ کردن مهارت آموزي و داستان ها، استفاده از آموزش هاي مستقيم ( محتوا و برنامه درسي)، آموزش هاي غيرمستقيم (محيط اخلاقي مثبت ) و تأکيد بر محيط ، مورد تحسين قرار گرفته است .