Abstract:
نظریۀ استعارۀ مفهومی اصطلاحی در زبانشناسی شناختی است که به دریافت یک ایده یا حوزۀ مفهومی براساس ایده یا مفهومی دیگر میپردازد. به منظور بررسی ارتباط دو سطح استعارۀ مفهومی (استعارههای شباهت و استعارههای خاص) با عمل برگردان و میزان توجه مترجمان بدان، نمونههایی از کتاب صحیفۀ سجّادیه و دو ترجمۀ مشهور و معاصر آن از موسویموسویگرمارودی و الهیقمشهای انتخاب شده است. در این نمونهها، عنصر استعاره استخراج و عملکرد هر یک از مترجمان در برخورد با آن سنجیده شده است. محدودیت بررسی استعاره در متون مذهبی همچون صحیفۀ سجّادیه به جنبههای زیباییشناختی آن، موجب شد تا در چارچوب نظریۀ معاصر استعاره، ضمن بررسی اصول این نظریه به تحلیل مفهومی استعارههای صحیفۀ سجّادیه و نقد ترجمه آنها پرداخته شود. نتایج این تحقیق که براساس الگوی جورج لیکاف و مارک جانسون و با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی نوشته شده است، حاکی از آن است که مترجمان در انتقال معانی متن مبدأ رویکرد متفاوتی داشتهاند، اما موفقیت هر دو مترجم در برگردان استعاره به یک میزان بوده است. موسویگرمارودی به عنوان مترجم ادیب از استعارههای خلاقانه استفاده کرده و الهیقمشهای به منظور سهولت ترجمه -در برخی نمونهها- مفاهیم انتزاعی را بدون حالت استعاری برگردانده است.
Cognitive metaphorical theory is a term used in linguistics to refer to an idea or conceptual field based on another idea or concept. Examples from the book Sahifa Sajadieh and its two translations by Mousavi Garmaroodi and Elahi Ghomshey have been selected in order to investigate the relationship between cognitive metaphors at the two main levels: similar metaphors, special metaphors, with the act of translating and paying attention to the translators. In these examples, the metaphorical element was extracted and the performance of each translator in dealing with it was investigated. The results suggest that although translators have taken a different approach to translate the meanings of the source text, the success of both translators in translating metaphors has been similar. Mousavi Garmaroodi, as a translator of literature, has used creative metaphors, while Elahi Ghomshei has, in some instances, translated abstract concepts without metaphor in order to facilitate translation. In this research, the translation of Sahifa Sajadieh's conceptual metaphors is examined by the descriptive-analytical method and comparative approach.
Machine summary:
به منظور بررسي ارتباط دو سطح استعارة مفهومي (استعاره هاي شباهت و استعاره هاي خاص ) با عمل برگردان و ميزان توجه مترجمان بدان ، نمونه هايي از کتاب صحيفۀ سجاديه و دو ترجمۀ مشهور و معاصر آن از موسويموسويگرمارودي و الهی قمشه اي انتخاب شده است .
پيشينۀ پژوهش در زبان شناسي شناختي تحقيقات بسياري براي تحليل شناختي استعاره هاي مفهومي براساس مدل ليکاف و جانسون و کاربرد آن در تبيين چند معنايي صورت گرفته است که در ادامه به پاره اي از آن ها اشاره ميشود.
1- The Conceptual Theory of Metaphor دارابي و همکاران (١٣٩٨) در مقالۀ «تحليل شناختي استعاره هاي مفهومي در کتاب کافي برمبناي الگوي ليکاف و جانسون » بر مبناي نظريه ارائه شده با استخراج استعاره هاي کتاب کافي و از روش تحليل محتوا، ميزان بهره گيري معصومان از اين ابزار بياني و ذهني را بررسي کرده اند و در نهايت به تحليل پيکره اي و معرفي پربسامدترين حوزه هاي مبدأ و مقصد پرداخته اند.
بنابراين ، پژوهش حاضر با هدف پر کردن اين خلأ تلاش دارد پس از بررسي ويژگيهاي استعارة مفهومي برمبناي مدل ليکاف و جانسون با روش توصيفي- تحليلي و رويکرد تطبيقي به تحليل و بررسي ترجمۀ موسويگرمارودي و الهی قمشه اي از استعاره هاي مفهومي صحيفۀ سجاديه بپردازد.
در صحيفۀ سجاديه و ترجمه هاي موسوي - موسويگرمارودي و الهی قمشه اي استعاره هايي وجود دارد که در زبان فارسي، چندان مورد استفاده قرار نميگيرد، اما با توجه به کاربرد واژگان عربي در زبان فارسي، آن عبارات در فارسي نيز کاربرد دارند (جدول (٢)).