چکیده:
در تاریخ مطالعات زبان و ادبیات فارسی در غرب، یکی از برجستهترین چهرههای ادبی آمریکا رالف والدو امرسن (1882- 1803) است که علاقهاش به شعر و اندیشة شاعران ایرانی، موجب شد علاوه بر ارائة ترجمه از اشعار شاعران ایرانی به زبان انگلیسی، تحتتأثیر شعر فارسی و به خصوص غزلیات حافظ، شعرهایی با گرایشهای شرقی بسراید. افزون بر آن، امرسن مقالهای با عنوان «دربارة شعر فارسی» نوشته است که اطلاع از محتوای آن در روشنکردن ذهنیت او دربارة شعر فارسی و چگونگی شکلگیری شناخت وی از شاعران ایرانی نقش مهمی دارد. این مقاله جایگاه شاعران ایرانی را در نگاه او نمایان کرده و برداشت امرسن را از شخصیت و اندیشه حافظ در مقام شاعری آزاداندیش نشان میدهد. هدف این پژوهش واکاوی ذهنیت امرسن بر اساس مقالة «دربارة شعر فارسی» است. ابتدا به بررسی منابع شناخت وی از ادب شرق و شعر فارسی میپردازیم، سپس مبانی درک او از افقهای معنایی اشعار عارفانة شاعران ایرانی مطرح میشود و در پایان بررسی نگرش تحسینآمیز وی نسبت به شخصیت و اندیشة حافظ ارائه میشود، از جمله آزاداندیشی، اعتقاد به عشق استعلایی، استفاده از تخلص، ساختارهای دولایهای شعر حافظ و مواردی از این دست قرار داده که هر یک در جای خود مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این بررسی نشان میدهد که به دلیل تفاوتهای زبانی و فرهنگی، گاهی خطاهایی در برداشت وی از شعر شاعران ایرانی به چشم میخورد، به همین دلیل موضوع بعدی مورد بحث در این جستار، بررسی خطاهایی است که در ترجمههای امرسن از بعضی از این مفاهیم ایجاد شده است. به احتمال زیاد این خطاها میتوانند ناشی از مراجعه امرسن به ترجمههایی باشد که از تنگنای چند زبان عبور کردهاند.
خلاصه ماشینی:
"در نـشریات ادواری آمریکـایی نیـز بحث ها و اظهارنظرهایی دربـارة شـاعران ایرانـی و ترجمـة اشـعار شـاعرانی چـون فردوسـی ، سعدی و حافظ به چاپ می رسید، امـا نفـوذ و اثـرگـذاری شـعر فارسـی و رواج مـضمونهـای شعری شاعران ایرانی در ادبیات امریکا، در سایه همت و تـلاش امرسـن صـورت گرفـت ، زیـرا فضای فکری و معنوی شعر فارسی ، و به ویژه شیوة نگرش و اندیـشه ای کـه امرسـن در حـافظ کشف کرده بود با نگرش تعالی گرایانة او همخـوانی نزدیکـی داشـت و بـه همـین دلیـل وی بـه تحقیق و مطالعات وسیع و موشکافانه ای در زمینة شعر و ادب فارسی روی آورد؛ به طوری کـه در نوشته هایش «شاعران ایرانی به عنوان یکی از سرچشمه های الهام او، جایگاه ویـژهای یافتنـد ...
درواقـع اشـعار امرسـن چنـان رنـگ و بـوی حافظانه گرفته بود که دوستان و آشنایانش هنگام خواندن شعرهایی که او سروده بـود، تـصور می کردند با ترجمة دیگری از غزلهای حافظ روبه رو شدهاند؛ برای نمونه ، در جلد نهم مجموعـة آثار امرسن ، در «یادداشت های »٣ مربوط به اشعار آمده است : وی در نامه ای از فیلادلفیا، در ٢٧ جولای ١٨٤٦ خطاب به الیزابت هور٤، که او را مثـل خـواهر خود می دانست ، نوشته است به تازگی اشعاری سروده و بی صبرانه می خواهد آنهـا را بـه او نشان دهد، به خصوص اشعاری با عنوان «الهة شراب» را که به هیچ وجه ترجمة اشعار حـافظ نیستند (٤٤٤ :IX, Notes ,٤ -١٩٠٣ Emerson)."