چکیده:
به کاربردهای متفاوت یک فعل یا ساخت واحد از حیث ظرفیت آن فعل یا ساخت، تناوب اطلاق میشود. تناوبها به سه شکل واژگانی و صرفی و نحوی در زبانها ظاهر میشوند (Comrie 1992). کاربرد ناگذرای فعل «شکستن» (مانند: مداد شکست) در مقابل کابرد گذرای آن (مانند: علی مداد را شکست) مثالی از یک تناوب واژگانی است؛ کاربرد فعل غیرسببی (علی غذا را خورد) در مقابل ساخت سببی آن (من غذا را به علی خوراندم) مثالی از یک تناوب صرفی است؛ و کاربرد ساخت معلوم (مانند: علی غذا را خورد) در مقابل کاربرد مجهول آن (مانند: غذا خورده شد) مثالی از یک تناوب اشتقاقی نحوی است. چنانکه مشاهده میشود، در تمام این مثالها، ظرفیت فعل یا ساخت به نحوی تغییر کرده است. ما در این مقاله صرفا تناوبهای واژگانی گذرایی در افعال فارسی را براساس آراء بت لوین (Levin 1993) معرفی میکنیم و متذکر تناوبهای صرفی و نحوی و یا دیگر تناوبهای بت لوین نمیشویم. به عبارت دیگر فقط آن دسته از تناوبهای گذرایی را بررسی میکنیم که شکل یا صورت دو گونۀ تناوب یک فعل واحد هستند و هیچ فرایند اشتقاقی یا نحوی باعث افزوده شدن عنصری صرفی یا نحوی به فعل، یا کاسته شدن چنین عنصری از آن نشده است. این تناوبها عبارتاند از انواع تناوبهایی که در آنها متمم مستقیم فعل گذرا مساوی است با فاعل فعل ناگذرا، تناوبهای با متمم مستقیم مستتر، تناوبهای گرایشی، و تناوبهای حذف حرف اضافه.
خلاصه ماشینی:
مقدمه یکی از رایج ترین روشها برای بازنمایی ٣ معناشناختی واژگانی ٤ عبارت است از روش چهارچوب حالت ٥(١٩٦٨ ,Fillmore)، که آن را شبکة تتا٦ یا فهرست نقش های معناشناختی ٧ & Levin) (١٩٩١ ,Rappaport نیز نامیدهاند.
لوین این اصطلاح را در معنای به نسبت سنتی آن در دستورنویسی توصیفی به کار برده و نشان داده است ، در زبان انگلیسی تمام افعالی که در تناوب «گذرایی /میانی » شرکت می کنند، در تناوب «سببی /آغازی» نیز شرکت دارند؛ اما تمام افعالی که در تناوب «سببی /آغازی» شرکت دارند، لزوما دارای تناوب «گذرایی /میانی » نیستند -١ :١٩٩٣ Levin) (٢٦.
الف ) فاعل در فعل ناگذرای میانی ، همان متمم است در فعل گذرای سببی ؛ ب) فعل میانی رخدادی ٣٦ نیست ؛ پ) فعل میانی زمان مشخصی ندارد؛ ت) فعل میانی با قید یا عنصری وجهی ٣٧ به کار می رود؛ ث) فعل میانی اساسا فعلی دوموضوعی است ٣٨ و دارای مؤلفة معنایی سبب تغییر وضعیت 39 است ٤٠ که مستتر٤١ است و غالبا بر ابزار خاصی دلالت دارد.
توجه شود که افعالی چون bake, cook, drink, eat, wash و غیره در زبان انگلیسی دارای تناوب مفعول نامشخص هستند؛ یعنی کاربرد این افعال در ساخت های لازم و بدون متمم مستقیم باعث بدساخت شدن جمله نمی شود: 40.
حرف اضافه در گونة ناگذرای این تناوب در زبان انگلیسی معمولا at و گاهی نیز on است (١٩٩١ Dixon ;٤٠ :١٩٩٣ Levin): 69.
لوین دربارة ساخت های میانی در انگلیسی آورده است که دارای کنش گر مستتر؛ اما قابل درک (understood but unexpressed agent) هستند.