چکیده:
در این پژوهش، پدیدة جایگزینی بندهای موصولی تحدیدی و غیرتحدیدی را در سطح کلام در زبان فارسی بررسی میکنیم. بسیاری از پژوهشگران مانند گیون (2001) معتقدند که گونة غیرتحدیدی اسامی شناختهشده مانند اسم خاص، ضمایر اشاره و ضمایر شخصی را بهعنوان هستة اسمی انتخاب میکند و لذا کاربرد این گروههای اسمی همراه گونة تحدیدی به ساختی غیردستوری منجر میشود. همچنین، این پژوهشگران بیان میکنند که کاربرد گونة تحدیدی بهطور معمول بههمراه گروههای اسمی ناشناخته است. برخلاف این نظرات، شواهد زبان فارسی مواردی را نشان میدهد که در آنها، ازسویی کاربرد گونة تحدیدی بههمراه گروههای اسمی معرفه و ازسوی دیگر کاربرد گونة غیرتحدیدی بههمراه گروههای اسمی نکره ممکن است. در این نوشتار، با بهرهگیری از رویکرد دستور کلام، جایگزینی گونههای تحدیدی و غیرتحدیدی را پیامد عضوگیری بند موصولی در سطوح مختلف دستور کلام میدانیم که رفتارهای متفاوت آوایی، نحوی و معنایی آنها را توضیح میدهد.
خلاصه ماشینی:
"ک: هاینه و دیگران، ٢٠١٣)، بند موصولی تحدیدی به بخش دستور جمله متعلق است ؛ یعنی این سازة زبانی ازلحاظ نحوی و آوایی از بافت زبانی خود مستقل نیست و ازلحاظ معنایی نیز مرجع هستة اسمی را محدود می کند و از آنجا که جزئی از معنای گزارهای بند اصلی است ، حذفشدنی نیست (نمونة ٥).
این بند ازلحاظ معنایی نیز چون اطلاعات توضیحی یا اضافی را درمورد اسم هستة خود ارائه می کند، جزئی از معنای گزارهای بند همراه نیست ؛ بلکه تنها نقش سازماندهی کلام را ایفاء می کند و به همین دلیل ، قابل حذف است (نمونة ٦).
در نمونه های ٢٣، بند موصولی «که یه عمره براش زحمت کشیدم» اطلاعات لازم را برای مشخص و محدود کردن مرجع اسم هسته ارائه نمی کند؛ بلکه تنها نوعی اطلاعات عاطفی و توضیحی مربوط را بیان می کند که به طور معمول ازطریق واحدهای معترضة موصولی مانند بندهای همپایة معترضه (٢٣ الف ) و موصولی غیرتحدیدی (٢٣ ب) بیان می شوند.
به همین دلیل ، بند موصولی در ٣٠ ب برخلاف ٣٠ الف ، ازلحاظ آوایی و نحوی مستقل از بافت زبانی خود است و ازلحاظ معنایی و نقشی نیز بخشی از معنای گزارهای جمله نیست ؛ بلکه به عنوان یک واحد سازهمتکی عضوگیریشده است که در آن، واحد عضوگیریشدة «که از استادان دانشگاه اصفهان است » گروه اسمی «مؤلف » را به عنوان لنگر انتخاب می کند و در مختصة سازماندهی کلام، با یکدیگر مشارکت نقشی ـشناختی دارند."