چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی پیشفرضهای تربیتی هرمنوتیک در نظام آموزش از دور است. برای این منظوراستدلال شد که نسل اول آموزش از دور به دلیل متنمحور بودن تنها با هرمنوتیک روشمند نزدیکی دارد. در نسلهای دوم و سوم شاهد تبدیل فهم به مقولهای پراکتیک هستیم که به دلیل تاکید بر مشارکت فرد و موضوع مورد بحث برای حصول فهم به آن ماهیتی نسبی بخشیده است و هدف آموزش مانند هرمنوتیک فلسفی، توانمند نمودن افراد در مهارتهای زندگی و شغلی است. نسل چهارم با تلقی فرد به عنوان منبعی که شناخت از زندگی او آغاز شده و در زندگی او پایان مییابد به هرمنوتیک پدیدارشناسانه نزدیک میشود و نقطه برجسته نسل پنجم یعنی تکیه بر پرورش عقلانیت و نگرش انتقادی برای رهایی از عناصر سلطه فرایند آموزش نیازمند مبنای فلسفی انتقادی و منابع انسانی فعال است که نزدیکی بسیاری با هرمنوتیک انتقادی دارد.
خلاصه ماشینی:
نسل چهارم با تلقی فرد به عنوان منبعی که شناخت از زندگی او آغاز شده و در زندگی او پایان مییابد به هرمنوتیک پدیدارشناسانه نزدیک میشود و نقطه برجسته نسل پنجم یعنی تکیه بر پرورش عقلانیت و نگرش انتقادی برای رهایی از عناصر سلطه فرایند آموزش نیازمند مبنای فلسفی انتقادی و منابع انسانی فعال است که نزدیکی بسیاری با هرمنوتیک انتقادی دارد.
در هرمنوتیک گادامر نیز با تأکید قدرتمند او بر تفاوت میان تبیین علوم طبیعی و فهم علوم انسانی و شرح اهمیت گفتگوی میان خواننده با متن به عنوان تنها مسیر فهم ، مشاهده می شود که هدف تعلیم و تربیت در واقع پرورش افرادی است که برای فهم آمادگی داشته باشند و بتوانند به دور از جزمیگری تفاوت عقاید خود با دیگران را درک کنند.
در اندیشه هابرماس ، محوریت نقد ایدئولوژیکی متن ، تأکید بر عقلانیت و کنش ارتباطی و البته تلقی حقیقت به عنوان «امر مورد توافق »، تعلیم و تربیت را پدیده ای رهاییبخش و موظف به پرورش ذهن های نقاد معرفی میکند؛ ریکور نیز با تبیین فهم سه مرحله ای (تبیین ، فهم ، به خود اختصاص دادن )، وظیفه تعلیم و تربیت را توانمندسازی فراگیر در به خود اختصاص دادن دانش و مهارت میداند، چنانکه بتواند این مهارت و دانش را با جهان ذهنی و جهان اجتماعی خود بومیسازی کرده و دریابد که چه استفاده هایی از آن برای بهبود زندگیاش ، میتوان متصور بود.
٢٠١٧ ,Valeriu Vladutescu, Negrea ).
P ,٢٠١٥ ,Masoudi Aboutorabi, Javidi Kalateh, Shabani Varaki ).