چکیده:
هدف اصلی این نوشتار، نقد مقاله «تحلیل گفتمان انتقادی تربیت جنسی در نظام آموزشوپرورش ایران ( وضعیت موجود) مبتنی بر اسناد مکتوب» میباشد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهمترین نقاط قوت و ضعف مقاله موردنظر را چنین میتوان برشمرد: دست آورد مثبت و سترگ مقاله، ایجاد گفتمان ضرورت توجه به مسائل و نیازهای جنسی دانشآموزان به ویژه با توجه به محیط به شدت نابسامان و تحریکهای کنونی است. با توجه به یافتهها و پیامهای ضمنی این مقاله، آموزشوپرورش سیاست کتمان حقایق جنسی و عدم توجه کافی به نیازهای مذکور را در پیش گرفته است. بنابراین، نتایج این مطالعه، تلنگری جدی به مسئولان متقی و خدوم آموزشوپرورش به منظور بازاندیشی در مواجهه صحیح با مسائل جنسی به شمار میآید. باوجوداین، مقاله با پذیرش بنیانی نادرست و غفلت از نگاه اسلامی به امر جنسی، بخش عمدهای از حقیقت را نادیده گرفته و در «پاره حقیقتگویی آشکاری» در غلتیده است و این امر، عمدهترین نقطه ضعف مقاله به شمار میآید؛ چراکه اگر بر اساس بنیان ضیق مقاله «در تربیت جنسی چهار گفتمان محافظهکار، لیبرال، پستمدرن و انتقادی وجود دارد و سه گفتمان اخیر بر آزادسازی روابط شنیع تاکید میکنند.»، به ناچار باید تسلیم گفتمان محافظهکار (یا به تعبیر مولف بدبینانه) شویم. بهبیاندیگر، بر اساس مدلولات بخشهای ناصواب مقاله، چنانچه متصدیان تعلیم و تربیت نمیخواهند امر جنسی را به غریزهای حیوانی فرو کاهند، به ناچار باید رویکرد رقیب را بپذیرند؛ رویکردهایی که زندگی انسانی، اخلاقی و بافضیلت را در همجنسخواهی و سایر روابط حیوانی جستجو میکنند!.
خلاصه ماشینی:
باوجوداین ، مقاله با پذیرش بنیانی نادرست و غفلت از نگاه اسلامی به امر جنسی ، بخش عمده ای از حقیقت را نادیده گرفته و در «پاره حقیقت گویی آشکاری» در غلتیده است و این امر، عمده ترین نقطه ضعف مقاله به شمار میآید؛ چراکه اگر بر اساس بنیان ضیق مقاله «در تربیت جنسی چهار گفتمان محافظه کار، لیبرال ، پست مدرن و انتقادی وجود دارد و سه گفتمان اخیر بر آزادسازی روابط شنیع تأکید می کنند.
آیا نمیتوان به جای نگاه خوش بینانه (ایجابی) که نوعی بار ارزشی مثبت را نسبت به انواع روابط ناپاک القا میکند، از نگاه حیوانی، کثیف ، پست و امثال آن استفاده کرد؟ و به جای استفاده از اصطلاح محافظه کار، سلبی و بدبینانه برای نگاه دینی که به رابطه های جنسی انسانی تأکید میکند، از واژه هایی مانند انسانی، موافق طبیعت انسانی، پاک و امثال آن استفاده کرد؟ از منظر دیگر، طبقه بندی رویکردها به «خانواده سلبی» و «خانواده ایجابی» از استدلال های کاملا مغالطه آمیز این مقاله است ؛ زیرا بدون آن که قبلا رویکرد «سلبی» و رویکرد «ایجابی» به طور مستقل تعریف شوند!
٢) «این پژوهش نشان داد چگونه کاربرد زبان در اشکال خاص آن و در بازیهای زبانی متأثر از بافت سیاسی - فرهنگی ویژه جمهوری اسلامی ایران منجر به ایجاد گفتمانی شد که باوجود گرایش به تعدیل میل جنسی در ساحت تربیت زیستی و بدنی مبتنی بر سند مبانی نظری تحول اما آنچه در مجموع از سایر متون شنیده شده و برداشت میشود تأکید بر راهبردهای سلبی مبتنی بر عفاف و حجاب و حیا میباشد که نشان میدهد سیاست گذاران و برنامه ریزان تربیتی بیشتر به جنبه های تهدیدآمیز میل جنسی توجه دارند تا جنبه های مثبت و ایجابی آن .