چکیده:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسهء سبکهای دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار به انجام رسیده است.نمونهء پژوهش شامل 60 نوجوان عادی(32 پسر و 28 دختر)و 60 نوجوان بزهکار(32 پسر و 28 دختر) میباشد.در این پژوهش،به منظور سنجش سبکهای دلبستگی از پرسشنامهء دلبستگی کولینز و رید،و برای سنجش عملکرد خانواده از پرسشنامهء سنجش عملکرد خانواده استفاده گردید.نتایج براساس روشهای آماری تحلیل وریانس چند متغیری،تحلیل واریانس تک متغیری و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبکهای دلبستگی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد و آزمودنیهای بزهکار بیش از آزمودنیهای عادی دارای سبکهای دلبستگی ناایمن(اجتنابی و دوسوگرا)هستند.به علاوه،بین گروه دختران و پسران نیز در سبک دلبستگی تفاوت معنادار به دست آمد.همچنین،نتایج حاکی از آنند که نحوهء عملکرد خانواده در بروز سبک دلبستگی ناایمن و پیامد آن بزهکاری و اختلالهای رفتاری مؤثر میباشد. در مجموع،یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نحوهء عملکرد خانواده،کیفیت نگهداری و نحوهء تعامل بین افراد خانواده تعیینکنندهء نوع دلبستگی در کودک،نوجوان و بزرگسال میباشد.
خلاصه ماشینی:
نظریۀ دلبستگی بهعلت نقشی که برای رویدادهای(1)- Lehalle, (2)- Attachment (3)- Ward & Carlson (4)- Shaver (5)- Bowlby (6)- Shaffer (7)- Zakin,Solomon & Neri (8)- Ainsworth,Blehar,Waters & Wall (9)- Secure (10)- Anxious/Ambivalence (11)- Anxious/Avoidance (12)- Hazan & Shaver (13)- Shaliza (14)- Laible (15)- Cassidy (16)- Marsh,McFarland,Allen,McElhaney,Land دوران کودکی و محرومیت مادرانه1در ایجاد رفتار مجرمانه قایل است،جایگاه خاصی در بین نظریههاییدارد که بهتبیین رفتار بزهکارانه پرداختهاند.
(1)- Maternal Deprivation (2)- Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (3)- Oppositional Defiant (4)- Conduct Disorder (5)- Ntisocial Personality Disorder (6)- Nicholson (7)- Rice & Mirzadeh (8)- BrownField & Thompson (9)- Zimmerman (10)- Rosenstein & Horowitz همچنین،دلبستگی ناایمن در کودکان و نوجوانان ممکن است منجر بهپرخاشگری بیشتر نسبت بهوالدین،توجه کمتر نسبت بهخواستههای آنان و کاهش نفوذ آنها در کنترل رفتارهای نوجوانان گردد(آلن و همکاران،2005).
(1)- Functioning (2)- Kerr & Stattin (3)- Laird & et al (4)- Clark & Shields (5)- Fletcher & et al (6)- Pittman & Chase-Lansdale (7)- Baumrind (8)- Knafo (9)- Laub & Sampson لاریتسن1(1993)نیز در مطالعهای دیگر بهبررسی روابط بین پیوندهای عاطفی خانواده و بزهکارینوجوانان پرداختند.
&%03718VTMG037G% جدول 3-همبستگی مؤلفههای عملکرد خانواده با هریک از سبکهای دلبستگی1 (به تصویر صفحه مراجعه شود)نتایج پژوهش در جدول 3 نشاندهندۀ آن است که بین مؤلفههای عملکرد خانواده و سبک دلبستگیایمن در سطح 0/01 همبستگی معناداری وجود دارد و رابطۀ همبستگی مستقیم میباشد.
بنابراین،خانوادهایکه دارای روابط عاطفی نیرومند با فرزندان خود باشد و(1)- Crowel (2)- Laub & Sampson نحوۀ عملکرد مناسبی را اعمال کند،متعاقب آن در فرزندان باعث ایجاد دلبستگی ایمن میگردد و کمتردرمعرض اختلالهای رفتاری قرار میگیرند؛بهطوریکه حساسیت و پاسخگو بودن والدین نسبت بهنیازها و خواستههای کودک در ایجاد سبک دلبستگی ایمن تأثیر دارد.