چکیده:
تاریخ بیهقی از جمله متون کمیابی است که با استفاده از شگردهای ادبی، هم به تاریخی به ظاهر مستند و هم به متنی خلاق بدل شده است. یکی از این شگردها بهره گیری از فضای داستانی و از آن میان نیز، شخصیت پردازی ویژه در این اثر است. این مقاله در صدد است با بررسی شخصیت در این متن، ثابت کند نه تنها ارایه شخصیت در این اثر از رویکرد توصیفی که ویژه تاریخ است گذر می کند، بلکه حتی از شخصیت پردازی داستانی نیز فراتر می رود و با شگرد های برجسته سازی نمایشی، از ویژگی های شخصیت های نمایشی متون دراماتیک برخوردار می شود. در تاریخ بیهقی گرچه شخصیت ها برگرفته از واقعیت های تاریخ اند، اما در متن دوباره خلق می شوند. شخصیت پردازی در این اثر نزدیک به بسیاری از رمان های امروزی است که در آن علاوه بر اشاره مستقیم به ویژگی های ظاهری شخصیت ها، گفتار و رفتار آن ها و احساسات و درونیاتشان، با ارتباطی منطقی و حساب شده برای مخاطب به نمایش گذاشته می شود و شخصیت های قابل درک، باورپذیر، قابل تجسم، زنده و پویا برای مخاطب ترسیم می شود. در این اثر نویسنده می کوشد شخصیت ها، به شیوه های گوناگون همچون گفت وگو، کنش و در کشاکش ارتباط با دیگر شخصیت ها و موضع گیری در مسایل و موضوعات مختلف، خود را به مخاطب معرفی کنند و با این روش، موفق به خلق شخصیت های نمایشی می شود. مبانی این پژوهش را نظریه های شخصیت پردازی تشکیل می دهد و تحلیل ویژگی های شخصیت پردازی سینمایی به منزله روش شناسی پیشنهادی آن تنظیم می شود.
خلاصه ماشینی:
"ﻧﻜﺘﺔ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ دﻳﮕﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﮔﺮ ﺑﻴﻬﻘﻲ در ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻳﻚ ﺷﺨﺼﻴﺖ، وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺧﺎﺻﻲ از او را ﺑﺎ ﺻﺮاﺣﺖ ﺑﻴﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ، اﻋﻤﺎل و رﻓﺘﺎری را ﻫﻢ از او ﺑﺮای ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ آن ﺗﺄﻳﻴﺪﻛﻨﻨﺪة وﻳﮋﮔﻲﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﺮاﺣﺖ در ﭘﺮداﺧﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﻪ آن اﺷﺎره ﻛﺮده اﺳﺖ؛ ﺑﺮای ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺑﻮﻧﺼﺮ ﻣﻄﻮﻋﻲ را ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان 75 ﺳﻔﻴﺮ ﻣﺴﻌﻮد ﻧﺰد ﺳﻠﺠﻮﻗﻴﺎن ﻓﺮﺳﺘﺎده ﻣﻲﺷﻮد، ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ: »او ﻣﺮدی ﺟﻠﺪ و ﺳﺨﻨﮕﻮی ﺑﻮد.
« )ﺳﻴﻨﮕﺮ، 3831: 591( ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﻪﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازی در ﺗﺎرﻳﺦ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی اﺻﻮل درام، ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺮ اﺳﺎس اﻋﻤﺎل و رﻓﺘﺎر ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎ و ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺗﻌﺎرضﻫﺎی آﻧﺎن ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪای ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ در اﻳﻦ ﻣﺘﻦ ﻫﺮ ﻓﺮد ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﻲ ﻛﻪ اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﺪ و اﻳﻨﻜﻪ اﻳﻦ ﻋﻤﻞ را در ﺗﻀﺎد ﻳﺎ ﺗﻮاﻓﻖ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻧﻮع ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﺪ، ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻣﺜﺒﺖ ﻳﺎ ﻣﻨﻔﻲ از ﺧﻮد ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻣﻲﮔﺬارد و ﻛﺸﻤﻜﺶ، اﺻﻠﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻳﻦ اﺛﺮ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻤﺎﻳﺶ، ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻓﺮاد را ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ و ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻪ وﺟﻮدآﻣﺪن ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎی ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ ﻣﻲﺷﻮد.
ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻗﺮاری ﮔﻔﺖوﮔﻮ در ﻣﻴﺎن ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎ در ﺗﺎرﻳﺦ ﺑﻴﻬﻘﻲ، روﺷﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﭘﻴﺸﺒﺮد ﺑﺨﺸﻲ از رواﻳﺖ، در ﭘﺮداﺧﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎی ﻣﺘﻦ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎی ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ، ﻋﻼوه ﺑﺮ آﻧﻜﻪ ﺑﺎ اﻋﻤﺎل و رﻓﺘﺎرﺷﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، اﺑﻌﺎدی از ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮد را در ﺧﻼل ﮔﻔﺖوﮔﻮﻫﺎ ﺑﺮای ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻣﻲﮔﺬارﻧﺪ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻣﻲﺗﻮان اﻳﻦ ﺷﻴﻮة ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازی را در اﻳﻦ اﺛﺮ از ﻧﻮع ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازی ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ ﺑﻪﺣﺴﺎب آورد."