چکیده:
به گویی ابزار گفتمانی قدرتمندی است که برای تقویت و افزایش نزاکت اجتماعی و حفظ خودانگارة اجتماعی طرفین گفت وگو به کار می رود و سازگاری روابط بین فردی را آسان می کند. بیشتر واژههای به - گویانه در زبان فارسی در حوزة مسائل مربوط به مرگ، مسائل جنسی ، مواد زاید بدن، تبلیغات، ناتوانایی های جسمی ، اعضای بدن، بیماریهای روانی ، مواد مخدر، ناسزاها و تجارت به کار می روند. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوههای ساخت به گویی ها و طبقه بندی آنها در زبان فارسی است . در این مقاله می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که به گویی ها در زبان فارسی از چه ابزار و سازوکارهای زبانی و شناختی بهره می برند؟ با توجه به تحلیل های صورت گرفته در این مقاله ، در زبان فارسی ، سه شیوة اصلی تغییر واجی ، وامگیری واژگانی و ساخت های معنایی در جهت ساخت به گویی ها به کار می روند. در این پژوهش نشان می دهیم که ابزارهای زبانی به کار رفته در ساخت به گویی ها در زبان فارسی عبارتاند از تکرارشوندگی ، حذف، وامگیری واژگانی ، استلزام معنایی ، استعاره، مجاز، تضاد معنایی ، کم گفت ، مبالغه ، اطناب، ردخلف ، واژههای مبهم ، گسترش معنایی و عبارات اشارهای.
خلاصه ماشینی:
الن و بریج در فصل دوم کتاب خود، به تعریفی از به گویی می پردازند که به نظر می رسد یکی از مهم ترین تعاریف این اصطلاح است : «به گویی برای جلوگیری از تهدید وجهة ٥ اجتماعی و در واقع ، از دست دادن وجهة اجتماعی گوینده، مخاطب و شخص ثالث ، به عنوان جایگزین برای یک عبارت ناخوشایند به کار می رود» (١٦ :١٩٩١ ,Burridge &Allan ).
جمله های ٣ و ٤ نشان می دهند که گوینده علاقه مند نیست آشکارا از چیزی نام ببرد یا از جزئیات تهمت های ناخوشایندی که به او زده شده است ، صحبتی به میان آورد؛ بنابراین محتوای این موضوعات ناخوشایند، باید از طریق زمینة مشترک اجتماعی - فرهنگی و بین فردی شرکت کنندگان در مکالمه استنباط شود و به همین دلیل ، گوینده به طور مبهم و تلویحی (به - گویانه ) به مصادیق ناخوشایند اشاره می کند.
28Full2-Ommiisssion 29Quasi-Omission 30Bleep در زبان فارسی ، نوع دوم حذف، یعنی شبه حذف نیز برای ایجاد بار معنایی به گویانه به کار می رود.
به نظر می رسد که در شبه حذفهای به گویانه ، برای خوانش دقیق واژة ناخوشایند، نیازمند تلاش شناختی بیشتری هستیم و این خود باعث کاهش بار معنایی منفی واژههای ناخوشایند می شود.
زبان فارسی نیز مانند زبانهای دیگر برای بیان مفاهیم ناخوشایند و کاهش بار معنایی منفی آنها، به وامواژهها پناه برده است .
در این شیوه، برای ایجاد معنای به گویانه ، به جای واژهای که در بافت زبانی مورد نظر ناخوشایند جلوه می کند، از متضاد آن واژه استفاده می شود که بار معنایی مثبت دارد.