چکیده:
عبارات اصطلاحی، ساختهای زبانشناختیای هستند که برخلاف جملات عادی زبان از جمع جبری معنای سازههای تشکیلدهندهشان نمیتوان به معنای کل آنها پی برد و از نظر نحوی نیز ساختاری انعطافناپذیر دارند؛ بدین صورت که برخلاف جملات عادی زبان نمیتوان همة فرآیندهای نحوی را دربارة آنها اعمال کرد. در پژوهش حاضر کوشیدهایم تا ضمن معرفی مهمترین مدلهای روانشناختی زبان در رابطه با فرآیند درک اصطلاح، کارایی این مدلها را در تبیین ویژگیهای معناشناختی اصطلاحات فارسی به بحث بگذاریم. وجه مشترک رویکردهای سنتی تأکید بر پردازش معنای تحتاللفظی میباشد. به عبارتی دیگر، این رویکردها یا قائل به روند پردازشی پیوسته، یعنی پردازش معنای تحتاللفظی پیش از پردازش معنای مجازی بودند و یا بر پردازش متوازن این دو معنا توجه میکردند. اما وجه مشترک دیدگاههای نوین اهمیتی است که برای نقش مؤلفههای بافتی در تسریع فرآیند درک اصطلاح قائلند. تحلیل معناشناختی، نمونههایی از اصطلاحات زبان فارسی نشان داد که هیچیک از این رویکردها بهتنهایی نمیتوانند ویژگیهای متنوع معناشناختی اصطلاح را تبیین کنند. اصطلاح در زبان فارسی مقولهای یکپارچه و همگن نیست، بلکه میتوان با توجه به ویژگیهای درونمقولهای متنوع اصطلاح از جمله شفافیت معنایی، شناختهشدهبودن اصطلاح برای سخنگویان زبان، ترکیبپذیری معنایی و ابهام، تعریفی متفاوت از هرگونه عبارت اصطلاحی ارائه کرد.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر کوشیده ایم تا ضمن معرفی مهم ترین مدل های روان شناختی زبان در رابطه با فرآیند درک اصطلاح ، کارایی این مدل ها را در تبیین ویژگیهای معناشناختی اصطلاحات فارسی به بحث بگذاریم .
Cacciari ) (٢٠١١ ,Tabossi, et al ;٢٠١٠ ,Fanari, et al ;٢٠٠٨ ,Rassiga, et al ، اما تاکنون پژوهشی در زبان فارسی به بررسی کارایی مدل های مزبور در باب پردازش عبارات اصطلاحی نپرداخته است .
همچنین ، مشهورترین رویکردهای نوین روان شناختی زبان در رابطه با فرآیند درک اصطلاح شامل فرضیۀ پیکربندی واژگانی، مدل دسترسی مستقیم ، فرضیۀ تجزیه پذیری معنایی اصطلاح ، فرضیۀ برجستگی معنایی مدرج و نقد آن ، مدل تعریف نشدگی معنایی، مدل ارضای محدودیت ها، مدل بسط فراگیر و مدل پردازش دوگانه را از نظر خواهیم گذراند.
پس نگاه نظری ذکرشده ، برعکس مدل های تعریف نشدگی معنایی و برجستگی معنایی مدرج ، مدلی پودمانی نمیباشد؛ زیرا نقش محوری برای بافت قائل است ؛ یعنی، تعبیر شایستۀ هر نوع عبارت زبانی از جمله عبارات تمثیلی، میباید همسو با بافت صورت گیرد، به نحوی که در پاره ای از موارد، خوانش کامل معنای گزاره ای و تحت اللفظی عبارات زبانی ضروری نمیباشد؛ اما شیوه و روش آزمون هایی که این مدل را تأیید کرده اند، با مشکل مواجه است .
گونه های دیگر اصطلاحات زبان فارسی، اصطلاحات مبهم میباشند؛ یعنی از وجهی دوگانه برخوردار هستند که در یک بافت زبانی میتوان آن ها را به صورت تحت اللفظی تفسیر کرد و در بافت زبانی دیگر، ممکن است معنای مجازی آن ها مورد نظر گوینده باشد.
"Understanding Figurative and Literal language: The graded salience hypothesis".
"The comprehension of Persian proverbs in monolingual and bilingual speakers: The comparative analysis of the performance based on the Constraint Satisfaction Model.