چکیده:
غزل قلندری که با محور مبازره با ریا در ادب فارسی ظاهر شد، در شعر حافظ با شگردها و ظرایف هنری خاصی همراه می شود. در این دسته از غزلیات با درهم ریختن ارزشهای معمول و عرفپسند، گونه های ارزشی متفاوتی شکل می گیرد. نظر به اهمیت نظام ارزشی حاکم بر این دسته از اشعار و جایگاه برجستة آن در تولید و تحول معنا، این پژوهش به بررسی و تحلیل این جنبه از گفتمان نظر دارد. نتایج این بررسی نشان می دهد حافظ با دنبال کردن ارزشی مرامی - سلوکی درپی نقد اجتماع و صوفی م̂Hبان ریاکار زمان برمی آید. طرح فضای تنشی در گفتمان غزلیات قلندری به تولید ارزش منجر می شود؛ به گونه ای که در گفتمان این دسته از اشعار هم پیوندی مستقیمی میان فشاره و گسترة گفتمانی برقرار است . سخن گفتن از مستی ، می نوشی و نظر به ساقی و معشوق زیبارو فشردگی احساس را در غزل تقویت می کند و حضور دیگری به بسط گسترة شناختی منجر می شود. در گفتمان قلندری، ارزشها درون نظامی تراارزشی قرار دارند و به این ترتیب ، جریان ارزش پیوسته درحال جابه جایی و انتقال است و به این ترتیب ، کل جریان زبان را تحت تاثیر قرار می دهد. با توجه به سیالی و پویایی ارزشهای حاکم بر اشعار قلندری حافظ ، در پژوهش حاضر، نظام ارزشی حاکم بر گفتمان این دسته از اشعار و چگونگی معناآفرینی از طریق خلق این ارزشها بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
"مقالات دیگری نیز در تحلیل فرایند تنشی سورههای قرآنی و آثار ادبی نگاشته شده که از آن جمله است : «تحلیل فرایندهای گفتمانی سورة قارعه با تأکید بر نشانه شناسی تنشی » (پاکتچی ، شعیری و رهنما، ١٣٩٤)، «از کرامت جاهلی تا کرامت قرآنی : نشانه شناسی فرایندهای گفتمانی "کرامت " در قرآن با تکیه بر الگوی تنشی » (رهنما، ١٣٩٢)؛ «عبور از مربع معنایی به مربع تنشی : بررسی نشانه معناشناختی ماهی سیاه کوچولو» (عباسی و یارمند، ١٣٩٠).
بر این اساس، طرحوارة فرایندی افزایش هم زمان فشاره و گستره در غزلیات قلندری حافظ به یکی از دو صورت زیر محقق می شود: مستی ، قلندری، پاکبازی سرخوشی ، بی خودی، لذت حاصل از مستی هشیاری شاهد، ساقی ، پیرمغان، مغبچه من در این طرحواره، حضور کنشگرانی همچون ساقی و پیر مغان نه تنها سویة برونادراکی غزل را تقویت می کند؛ بلکه در تعامل کامل با سویة درونادراکی یعنی مستی قرار دارد؛ اما در طرحوارة زیر نوع حضور با طرحوارة نخست متفاوت است .
در این مورد، حضور زاهد و صوفی به بسط گسترة شناختی گفتمان منجر می شود: 109 / مبارزه با ریا مستی ، سرخوشی ، بی خودی، لذت حاصل از مستی هشیاری زاهد، صوفی من تعامل دو گونة عاطفی و شناختی به شکل گیری فرایندی تنشی می انجامد و در چنین فضایی است که ارزشها در غزل قلندری شکل می گیرد.
درواقع ، حافظ با طرح مفاهیم رندی و قلندری در گفتمانی منطقی و برنامه مدار هدف اجتماعی خود را سامان می دهد و به این ترتیب ، با پیوند دادن ارزشهای فردی و اجتماعی و به تعبیر دیگر گونه های عاطفی و شناختی و طرح فضای تنشی ، به تولید ارزش می پردازد."