چکیده:
زبان فارسی از دو فرایند اشتقاق و ترکیب به صورت زایا در ساخت واژههای جدید بهره میگیرد. این پژوهش ضمن تحلیل واژه های غیربسیط فارسی، در دو انگاره صرف ساختی و صرف واژگانی به این سوال پاسخ می دهد که کدام انگاره در تحلیل واژههای غیربسیط فارسی کارآمدتر است. بر اساس این پرسش، فرضیه ای مطرح شد که با توجه به بهرهمندی صرف ساختی از طرح واره های انتزاعی صرفی، ساخت سلسلهمراتبی واژههای غیربسیط و ارائه تحلیل معنایی این انگاره در تحلیل واژه های غیربسیط فارسی کارآمدتر است. با بررسی دو فرایند اصلی ترکیب و اشتقاق در دو انگاره صرف ساختی و واژگانی با توجه به داده های زبان فارسی، مقایسه آن ها با یکدیگر و نیز بررسی موارد خلاف قاعده در صرف واژگانی مشخص شد. هرچند هر دو انگاره یاد شده نگرشی واژهبنیاد به صرف دارند؛ اما صرف ساختی با بهره مندی از مفهوم ساخت برای تحلیل پدیدههای صرفی، طرحوارههای انتزاعی و توجیه معنای واژههای غیربسیط بر اساس داده های تحقیق در تحلیل واژههای غیربسیط، کارآمدتر از انگاره صرف واژگانی است. از این رو فرضیه این پژوهش تایید شد.زبان فارسی از دو فرایند اشتقاق و ترکیب به صورت زایا در ساخت واژههای جدید بهره می گیرد. این پژوهش ضمن تحلیل واژههای غیربسیط فارسی ، در دو انگارة صرف ساختی و صرف واژگانی به این سوال پاسخ می دهد که کدام انگاره در تحلیل واژههای غیربسیط فارسی کارآمدتر است . بر اساس این پرسش ، فرضیه ای مطرح شد که با توجه به بهرهمندی صرف ساختی از طرح واره های انتزاعی صرفی ، ساخت سلسله مراتبی واژههای غیربسیط و ارائة تحلیل معنایی این انگاره در تحلیل واژههای غیربسیط فارسی کارآمدتر است . با بررسی دو فرایند اصلی ترکیب و اشتقاق در دو انگارة صرف ساختی و واژگانی با توجه به داده های زبان فارسی ، مقایسة آن ها با یکدیگر و نیز بررسی موارد خلاف قاعده در صرف واژگانی مشخص شد. هرچند هر دو انگارة یادشده نگرشی واژهبنیاد به صرف دارند؛ اما صرف ساختی با بهرهمندی از مفهوم ساخت برای تحلیل پدیدههای صرفی ، طرحوارههای انتزاعی و توجیه معنای واژههای غیربسیط بر اساس دادههای تحقیق در تحلیل واژههای غیربسیط ، کارآمدتر از انگارة صرف واژگانی است . ازاین رو فرضیة این پژوهش تایید شد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین برای واژة مشتق «آگاهی » می توان چنین ساختار صرفی درونواژهای ٣٢ را درنظر گرفت : [[آگاه] صفت [ی]]اسم برای مجموعه ای از واژههای مشتق مانند آن، می توان چنین طرحوارة انتزاعی را به دست داد: [[X] صفت [ی]]اسم داشتن ویژگی ، حالت یا صفت این طرحواره، تعمیم سازی دربارة صورت و معنی اسم های برگرفته از صفت منتهی به «– ی» را در واژگان فارسی نشان می دهد، می تواند نقطة آغازی برای تولید اسم های جدید فارسی منتهی به «– ی» باشد و کارکرد آن نیز همین نقطة آغاز بودن است .
می توان آنها را با این طرحوارة انتزاعی مستدل کرد: [[X] اسم [ی ]]صفت منتسب بودن به X بنابراین موضوع نزدیکی وندها به ریشه چندان مطرح نیست و می توان نتیجه گرفت که صرف ساختی نگاهی واژگانی تر به صرف دارد، بهتر می تواند ساخت درونی واژههای غیربسیط فارسی را توجیه کند و قاعدهمندیهای معنایی را نشان دهد.
در صرف واژگانی و پژوهش های انجامگرفته براساس آن، به انگارة فرایند ترکیب و ساخت واژههای مرکب توجه نشده است (آرام، ١٣٨٧)؛ زیرا این انگاره بیشتر به ترتیب اتصال وندها به پایه ، در واژههای مشتق پرداخته است و در پژوهش هایی که براساس این انگاره صورت گرفته نیز فرایند اشتقاق در نظر بوده است (همان، ١٨٥).
typed and construction-based constituent structure morphology (TCCM) 77.
“Efficiency of a lexical morphology model : An analysis based on Persian language data”.
The Grammar of Words: An Introduction to Linguistic Morphology.
“Word formation rules in a default inheritance framework: a network morphology account of Russian personal names”."