چکیده:
انسان ماهیتی تعاملی دارد و همیشه کوشیده است در گذر زمان طرز فکر، انتظارات و یا جهانبینی خود را به بشر عرضه کند. از آنجا که در گذشته وسایل ارتباط جمعی به آسانی در دسترس همۀ افراد نبوده است، «دیوار نوشتهها» ابزار قدرتمندی برای انتقال اندیشهها و تعایلات به شمار میرفتند. در این پژوهش میکوشیم الگوهای رایج معنایی و گرایشها را در دیوار نوشتههای فارسی و انگلیسی بررسی کنیم تاا با رفتارشناسی و جامعهشناسی این دو فرهنگ بیشتر آشنا شویم. یافتههای تحقیق نشان میدهند که دیوارنوشتهها از نظر زبانی الگوی مشخصی را دنبال میکنند و نظاممند هستند؛ به طوری که میتوان آنها را با نقشهای هفتگانۀ زبانی هلیدی مطابقت داد. منظور از نظاممند بودن، قابل بررسی بودن آنها در چارچوب زبانشناسی و فرهنگی است. نتایج تحقیق نشان داد تفاوتهایی در اهداف زبانی و گرایش دیوارنوشتهها در زبان فارسی و انگلیسی وجود دارد. در دیوارنوشتههای فارسی، نقشهای «ابزاری»، «تخیلی» و «تعاملی»، تیشتر هستند. نتایج پژوهشهایی که در حوزۀ انسانشناسی انجام شدهاند مهر تاییدی بر وجود این ویژگیها در جوامع شرقی است. در دیوارنوشتههای انگلیسی نیز نقشهای «فردی» و «تنظیم کننده» نسبت به زبان فارسی بیشتر هستند که این تفاوتها نیز مربوط به شاخصهای فرهنگی دو زبان است. نقشهای زبانی هلیدی ابزار مناسبی برای بررسی گرایشهای دیوارنوشتهها به شمار میرود.
Human beings have interactional nature، and with the passage of time، always try to present their ideas، expectations، and worldviews to the humanity. In the past، since the mass media was not easily accessible to everyone، graffiti was considered a powerful tool for transmitting thoughts and inclinations. In other words، as graffiti is affected by a specific line of thinking، it is possible to follow linguistic and cultural patterns. The current paper tries to investigate the existing common linguistic patterns in English and Persian graffiti in order to understand their social and behavioral patterns better. The research findings show that graffiti follow a distinguished linguistic pattern and are systematic، in a way that they can be compared with seven linguistic functions of Halliday. By systematic، it means that the graffiti can be analyzed through linguistic and cultural frameworks. However، the results showed that there are some differences in English and Persian graffiti. In Persian graffiti، instrumental، imaginative، and interactional designs are frequent. The research analysis that has been conducted in the social domain verifies the existence of such features in the East. In English graffiti، too، personal and regulatory functions more frequent than the Persian ones and these differences are also related to cultural indices of the two languages
خلاصه ماشینی:
در دیوارنوشته های انگلیسی نیز نقش های «فردی» و «تنظیم کننده» نسبت به زبان فارسی بیشتر هستند که این تفاوتها نیز مربوط به شاخص های فرهنگی دو زبان است .
در این پژوهش ، ویژگی های زبانی دیوارنوشته ها را از نظر کاربردهای هفت گانه زبان بررسی می کنیم و در همین راستا مقایسه ای بین دیوارنوشته های فارسی و انگلیسی انجام می دهیم .
آیا تفاوت معناداری بین فراوانی های به دست آمده در کاربردهای متفاوت زبانی دیوارنوشته های فارسی و انگلیسی وجود دارد؟ این تحقیق بر پایة این فرضیه شکل گرفته است که دیوارنوشته ها از لحاظ زبانشناسی قابل مطالعه و نظاممند هستند و ساختار این نوشته ها براساس محتوای متفاوتی که دارند در قالب الگوهای معنایی مشخص قرار می گیرند.
این نوشته های خام گاهی اوقات دریچه ای برای شناخت دیدگاههای افراد و جوامعی است که دیوارنوشته ها به آن تعلق دارند (٣ :١٩٧٧ ,Buckley &Abel, E.
در زبان فارسی ، نقش ابزاری، فراوانی بیشتری نسبت به زبان انگلیسی دارد که نشان می دهد فارسی زبانان از جمله های تبلیغی در دیوارنوشته ها بیشتر استفاده می کنند.
در جدول ٢ می بینیم که بین نقش های مختلف زبانی از دیدگاه هلیدی در دیوارنوشته های فارسی و انگلیسی تفاوتهایی وجود دارد.
در این تحقیق نیز دیدیم که فراوانی نقش تخیلی هلیدی در دیوارنوشته های فارسی بیشتر از دیوارنوشته های انگلیسی است .
کمترین فراوانی در دیوارنوشته های فارسی و انگلیسی ، به ترتیب مربوط به نقش اکتشافی و اطلاعدهندگی است .
"Categories, Morphological Features and Slang in the Graffiti of a United States Western University".