چکیده:
همانگونه که از سوسور به بعد بر جای مانده است، معنای واحدها به شکل جوهرهای و ایجابی در خود واحدها نمیباشد، بلکه معنا اساسا جنبهای افتراقی دارد. از این منظر همة بها به «ارتباط» داده میشود تا به تکتک واحدها یا واژهها به شکلی مجزا. همین مسئله دربارة سوژه («من»/ «ما») و هویت او نیز صدق میکند: سوژه نیز با «تفاوت»، خود را تعریف میکند و برای نائلآمدن به هویتی مشخص به دیگری («او») نیاز دارد. بر همین اساس، لاندوفسکی الگوی کلی را مطرح میکند که شامل چهار استراتژی گوناگون دربارة وجوه متفاوت برخورد «خود» غالب مرجع (یک گروه غالب مرجع) با «دیگری» مغلوب است؛ الگویی که باید آن را به شکل ریشهای برگرفته از «مربع معناشناسی» گرمس دانست. این استراتژیها عبارتاند از شبیهسازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی. هدف اصلی این مقاله این است که نشان دهد میتوان این الگو را در قلمرو ترجمه که فضای پرتنش برخورد زبان خود با زبان دیگری بیگانه است، پیاده کرد. اما پرسش اصلی این است که اساسا چگونه میتوان الگوی هویتی لاندوفسکی را برای خوانش تازهای از استراتژیهای ترجمه به کار برد؟
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگر از آنجا که ترجمه را می توان فضای آشوب و تنشی بین خود و دیگری دانست ، پرسش اساسی این است که اساسا چگونه الگوی لاندوفسکی می تواند به مثابه ابزاری بدیع برای خوانش استراتژیها و راهبردهای ترجمه به کار آید؟ درواقع این مقاله با مطرحکردن الگوی لاندوفسکی تنها بر آن است تا متخصصان حوزة ترجمه را وادارد به راهبردهای ترجمه به گونه ای دیگر نظر کنند.
9 به شکل کلی ، استراتژیهای مطرحشده را می توان روی مربع معناشناسی ، این چنین دیداری نمود: 10 گسست پیوست طرد هویتی شبیه سازی هویتی Assimilation Exclusion نه – پیوست نه – گسست جداسازی هویتی پذیرش هویتی admission ségrégation طرح ٣ خوانش راهبردهای ترجمه با الگوی لاندوفسکی اساسا ترجمه را می توان فضای تنشی و پرآشوب «خود» و «دیگری» دانست ، این گونه است که پل ریکور ترجمه را «عملیاتی همراه با ریسک و خطر» می داند (١٥ :١٩٩٩ ,Vide.
او» مغلوب، یعنی استراتژیهای شبیه سازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی به این مهم پرداخت که اساسا ترجمه از آنجا که در نگاهی کلی ، فضای تنشی و پرآشوب «خود» و «دیگری» است ، یعنی فضایی که در آن بیگانگی و غیریت زبان دیگری بر خودیت زبان من عرضه می شود، بنابراین می توان استراتژیهای ترجمه مانند گرته برداری، عاریت گیری، نفی واژههای نهی شده (تابوها) و یا تفکیک واژههایی که به دایرة لغاتی زبان خودی تعلق دارند، اما به دلایل مختلف از آنها استفاده نمی شود و درواقع به حاشیه رانده شدهاند را با الگوی لاندوفسکی برای اولین بار مورد خوانشی تازه قرار داد."