چکیده:
هنگامی که محصولات مصرف شدند، قدم بعدی تصمیمگیری در خصوص چگونگی کنارگذاری آنهاست. استفاده مجدد، تعمیر، بازسازی، بازیافت و... گزینههای مختلف کنارگذاری کالا هستند که مصرفکننده با آنها روبرو خواهد بود. لذا کنارگذاری محصول اکتساب شده، بخش بنیادین فرآیند تصمیمگیری مصرفکننده میباشد که دانستن رفتار مصرفکننده در کنارگذاری محصولات، پیامدهای خوبی برای مصرفکننده، کسبوکار، اجتماع و محیط زیست خواهد داشت. لذا در این تحقیق که یک پژوهش بنیادی است سعی شده با تشریح روش کیفی "شبکه خزانه" کلیه عوامل تاثیرگذار بر کنارگذاری کالا تبیین گردد. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و مصاحبه با تعداد 20 نفر از متخصصان در این حوزه، مدلی مفهومی در خصوص عوامل کنارگذاری کالا ارائه شد. از نتایج حاصل از رویکرد شبکه خزانه، تعداد 229 سازه بدست آمد. در انتها با استفاده از روش آماری خوشهبندی سلسلهمراتبی و نظر متخصصان، کل سازهها به 10 خوشه (عوامل وضعیتی، عوامل روانشناختی، نظریه اسنادی، تمایل به نوآوری، قصدخرید، کانال کنارگذاری، تمایل به ذخیرهسازی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، 4p بازاریابی)، تقسیم و نامگذاری گردید.
Once the products are used up, the next step is to decide how to dispose them. Reuse, repair, reconstruction, recycling, etc. are different disposal options that the consumer will face. Therefore, disposing the acquired product is a fundamental part of the consumer decision-making process. knowing the consumer behavior in disposing of products will have good consequences for the consumer, business, community and environment. in this research, which is a basic research, an attempt has been made to explain all the factors affecting the disposal of goods by explaining the qualitative method of repertory grid Purposeful sampling and interviews with 20 experts in this field, a conceptual model was presented. From the results of the repertory grid approach, 229 structures were obtained. Finally, using hierarchical clustering statistical method and experts' opinion, the total structures are divided into 10 clusters. (situational factors, psychological factors, attribution theory, desire for innovation, purchase intention, disposal channel, storage tendency, social factors, economic factors, 4p marketing).
خلاصه ماشینی:
لذا در اين تحقيق که يک پژوهش بنيادي است سعي شده با تشريح روش کيفي "شبکه خزانه " کليه عوامل تأثيرگذار بر کنارگذاري کالا تبيين گردد.
با توجه به اينکه پژوهش حاضر به دنبالِ کشف مدلِ مفهومي در خصوص کنارگذاري کالا ميباشد اين تحقيق از لحاظ هدف اکتشافي بوده و بدنبال کشف سازه فکري افراد در خصوص چگونگي کنارگذاري محصول با استفاده از رويکرد شبکه خزانه در ديدگاه تفسيري ميباشد.
پيشينه تحقيقات داخلي و خارجي کنارگذاري محصول ، قسمتي از فرآيند رفتار مصرف کننده ميباشد که تحقيقات بسيار کمي در اين حوزه انجام شده است (کروز و پاترشيو ،٢٠١٧).
همچنين در عوامل خرد، محيطي فيزيکي ٧ مشتري را در برگرفته است و ميتواند به دو دسته فيزيکي خانه ٨ و زير بناي بازيافت ٩ تقسيم گردد که هنگام کنارگذاري کالا با مصرف کننده تعامل ميکند.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ١ : مدل رفتارمصرف کننده در کنارگذاري کالا (کروز کاردناس ، ٢٠١٧) مدلِ ارائه شده در شکل بالا ميتواند زمينه خوبي براي تحقيقات بر روي تأثيرات عواملِ خرد و سطح محرکِ عواملِ بازاريابي باشد در اينجا تحقيقات بيشتر با محوريتِ خانواده نياز است (کروز کاردناس ، ٢٠١٧).
اين روش نوعي خاص از مصاحبه ٣٩٣ ساختارمند ميباشد که ادراکات و تفسيرهاي مشارکت کنندگان نسبت به موضوع کنارگذاري کالا را مشخص ميکند و با استفاده از تحليل خوشه اي و تحليل محتوا در شبکه خزانه ساختار روابط بين عناصر و سازه ها مشخص ميشود.
16) Jorge Cruz-Cárdenas & Patricio Arévalo-Chávez (2017): Consumer Behavior in the Disposal of Products: Forty Years of Research, Journal of Promotion Management, DOI:10.