چکیده:
سیاق یکی از قرینههای مهم فهم مقصود و مدلول کلام است که در تفسیر قرآن کریم از قواعد مهم محسوب میگردد و مفسران قرآن کریم در بیان معنای آیات از آن بهره گرفتهاند. از مهمترین کارکردهای سیاق میتوان به نقش آن در شرح و تبیین واژه، توسعه و تحدید معنا، تشخیص اعراب آیات قرآن، تصحیح سبب نزول و اختیار یک وجه از قرائت و مانند آن اشاره کرد. اما در ترجمة قرآن هنوز سخنی از سیاق و اهمیت آن مطرح نمیشود. هرچند مترجمان در برخی موارد، چون تعیین معنای کلمه و عبارت و تعیین مرجع ضمیر به سیاق و بافت کلام توجه دارند، اما در مواردی اساسی چون تعیین وجه اعرابی و عامل و قرائت توجهی به سیاق نمیشود. این پژوهش در صدد بیان و اثبات این فرضیه است که سیاق به عنوان یک قرینة اساسی در فهم معنای آیات، میتواند به طور غیر مستقیم بر ترجمة قرآن کریم اثر داشته باشد. سیاق با تعیین یک وجه از اعراب، یا یک وجه از معنا، و تعیین مرجع ضمیر و اختیار یک وجه از قرائت و مانند آن بر ترجمه اثر دارد. نتیجة حاصل از پژوهش نشان میدهد که مترجمان قرآن کریم در مواردی همچون تعیین معنای کلمه و عبارت و تعیین مرجع ضمیر، به سیاق توجه دارند؛ اما در تعیین وجه اعرابی متناسب با سیاق، و قرائت هماهنگ با بافت کلام به آن توجهی ندارند و ترجمههای موجود از این جهت هماهنگ با سیاق و بافت آیه نیست.
خلاصه ماشینی:
نتیجة حاصل از پژوهش نشان میدهد که مترجمان قرآن کریم در مواردی همچون تعیین معنای کلمه و عبارت و تعیین مرجع ضمیر، به سیاق توجه دارند؛ اما در تعیین وجه اعرابی متناسب با سیاق، و قرائت هماهنگ با بافت کلام به آن توجهی ندارند و ترجمههای موجود از این جهت هماهنگ با سیاق و بافت آیه نیست.
علامه طباطبایی از جملة مفسرانی است که هر سه وجه را جایز دانسته و مینویسد: «کلمة «أهل البیت» چه اینکه صرفا برای اختصاص باشد، تا غیر از اهل خانه داخل در حکم نشوند، و چه اینکه این کلمه نوعی مدح باشد، و چه اینکه ندا باشد، به هر حال دلالت دارد بر اینکه دور کردن رجس و پلیدی از آنان، و تطهیرشان، مسئلهای است مختص به آنان و کسانی که مخاطب در کلمة «عنکم» هستند (علامه طباطبایی، 1417هـ ، 16/339).
به نظر میرسد، بر اساس سیاق جملات، منصوب بودن «أهل البیت» بنا بر اختصاص ترجیح داشته باشد؛ زیرا عبارت «أهل البیت» در میان دو جمله: «إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس» و «ویطهرکم تطهیرا» قرار گرفته است و این دو جمله دلالت بر مدح اهل بیت و برتری و تفضیل آنان دارد؛ بنابراین نصب اهل البیت بنا بر اختصاص با سیاق جملات که مدح اهل بیت است تناسب و هماهنگی بیشتری دارد؛ هرچند بسیاری از علما چون عکبری، زمخشری، ابن عطیه، و مکی (مکی بن ابی طالب، 1394هـ ، 1/378) هر دو وجه را جایز میدانند.
در تفسیر آلاء الرحمن این وجه از اعراب صحیح دانسته شده است: «جملة «یتلونه حق تلاوته» حال از ضمیر «هم» در جملة «آتیناهم» است و نمیتواند خبر باشد؛ زیرا در این صورت باید تمام کسانی که به آنها قرآن داده شده است، حق تلاوتش را به جا آورند (بلاغی نجفی، 1420هـ ، 1/122).