چکیده:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش حافظه کاری کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری انجام شده است. پژوهش به شیوهی آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی مراجعهکننده به مراکز ویژه یادگیری شهر تهران بود. از بین این دانش آموزان 20 دانشآموز به شکل تصادفی انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. در پیشآزمون و پسآزمون همه مشارکتکنندگان، از طریق آزمونهای رمزنویسی، نمادیابی، فراخنای ارقام و حافظه تصویری مورد ارزیابی قرار گرفتند. آموزش شناختی در ده جلسه یکساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج بهدستآمده نشان داد که تأثیر آموزش شناختی در سرعت پردازش اطلاعات و حافظهی کاری کلامی و دیداری- فضایی در گروه آزمایش بهطور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ولی تفاوتی از نظر عملکرد تحصیلی بین دو گروه مشاهده نشد. بر اساس نتایج این تحقیق میتوان به این نتیجه دستیافت که از آموزش شناختی میتوان برای ارتقای عملکرد شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بهرهگیری نمود.
خلاصه ماشینی:
نتايج به دست آمده نشان داد که تأثير آموزش شناختي در سرعت پردازش اطلاعات و حافظه ي کاري کلامي و ديداري- فضايي در گروه آزمايش به طور معناداري بيشتر از گروه گواه بود ولي تفاوتي از نظر عملکرد تحصيلي بين دو گروه مشاهده نشد.
Alloway مطالعه ي ارجمندنيا و سيف نراقي (١٣٨٨) با بررسي تأثير راهبرد مرور ذهني بر عملکرد حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان اثربخشي اين راهبرد شناختي را مطلوب ارزيابي کرده است .
نتايج تحليل کواريانس تفاوت ميانگين نمره هاي عملکرد تحصيلي در گروه هاي آزمايش و گواه درجه ميانگين حافظه عملکرد تحصيلي F سطح معناداري ميزان تأثير آزادي مجذورات پيش آزمون 1 0/002 0/007 0/94 0/004 اثر گروه 1 1/25 4/003 0/06 0/19 همان طور که در جدول ٦ ملاحظه ميشود نتايج آزمون تجزيه و تحليل کوواريانس نشان داد تفاوت معناداري بين گروه هاي آزمايش و گواه از نظر عملکرد تحصيلي وجود ندارد (٠٠٥ بحث و نتيجه گيري اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي آموزش شناختي بر سرعت پردازش اطلاعات حافظه کاري کودکان مبتلا به ناتواني يادگيري انجام پذيرفت .
اين نتايج همگام با يافته هاي دي آميکو٢ (٢٠٠٦)، هولمز و همکاران ٣ (٢٠١٠)، کوندا و همکاران ٤ (٢٠١٣)، پيکرينگ و گاترکول ٥ (٢٠٠٤) است که نشان ميدهند برنامه آموزش شناختي سبب بهبود عملکرد حافظه فعال کاري کلامي کودکان با ناتواني يادگيري ويژه مي شود.
افزون بر آن نتايج اين پژوهش نشان داد که آموزش شناختي سبب بهبود عملکرد حافظه کاري ديداري- فضايي در کودکان مبتلا به ناتواني در يادگيري ميشود.