خلاصه ماشینی:
"از این رو، ما در این مقال بر آن شدهایم تا نخستبا استناد به کتب اهل لغت و ادب، جایگاه «بلی» را در کلام عرب مشخص کنیم، آن گاهمعادل صحیحی را که میتوان در زبان فارسی برای آن قرار داد ارائه دهیم، سپس به مجموعهآیاتی که این واژه در آنها به کار رفته است، فهرستگونه اشاره کنیم و در پایان، برخی از آیاتمورد بحث را با ترجمه پیشنهادی آنها و مقایسه با بعضی از ترجمههای معروف، به عنواننمونه بیاوریم.
سهیلی و گروهی دیگر، در آنچه از ابنعباس و دیگران در آیه «ألست بربکم قالوا بلی» نقل شده استمخالفت کرده و گفتهاند: استفهام تقریری به خبر مثبت باز میگردد، و به همین جهت سیبویه، متصلهبودن «أم» در کلام خداوند: «أفلا تبصرون أم انا خیر» [زخرف، 51-52] را به دلیل این که «أم» پساز ایجاب قرار نمیگیرد، نپذیرفته است.
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که هرچند واژه «آری» از نظر لغت برای تأکیدنیز به کار میرود، ولی این معنی در هیچ یک از آیات مورد بحث، مقصود نیست، زیرا تأکیدقیقت اثبات مطلب گذشته است، در صورتی که «بلی» در تمامی آیات برای ابطال گذشتهو اثبات خلاف آن است.
ذکر این نکته لازم است که در این بخش از آیات، به دلیل این که زمینهتقریر یا توبیخ یا انکار وجود دارد، و در زبان فارسی، کاربرد واژه «چرا» در این گونه موارد ازوضوح بیشتری برخوردار است، مترجمان غالبا در انتخاب معادل برای «بلی» راه درست راپیمودهاند؛ هرچند در برخی آیات به دلیل عدم توجه به جایگاه «بلی»، معنای مناسبی از آنارائه ندادهاند."