چکیده:
هدف از پژوهش خاضر ارائه مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان است. پژوهش حاضراز نظر هدف،کاربردی و از نظرروش،همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد نمونه جمعاً 537 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشهای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهی جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975)، مقیاس پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی جونز و رودوالت (2005)، پرسشنامه فرزندپروری ادراک شده، مقیاس ارزیابی باورهای ضمنی هوش (عبدالفتاح و یتس، 2006)،پرسشنامه باورهای هوشی عبدالفتاح و ییتس با دو خرده مقیاس نظریه افزایشی هوش و نظریه ذاتی هوش بودند. دادههای گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان براساس دادههای تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر غیر مستقیم ادراک شده و باور های هوشی بر خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفت. لذا پژوهش حاضر نشان داد که خود ناتوان سازی در تبیین و پیش بینی جرات ورزی دانش آموزان نقش واسطه ای دارد. این متغیر تحت تاثیر باورهای هوشی و سبک فرزندپروری ادراک شده قرار می گیرند و می توانند اثر معناداری بر جرات ورزی دانش آموزان داشته باشند.
The purpose of this study is to present a structural model of academic self-disability based on perceived parenting style and intelligence beliefs mediated by daring in students. The present study is applied in terms of purpose and correlation based on structural equations in terms of method. The statistical population of the study was all high school students in Tehran in the academic year 2009-2010. The sample size was 537 students who were selected by cluster random sampling. Research instruments included Gambrill and Ritchie (1975) audacity questionnaire, Jones and Rodwalt (2005) Academic Self-Disability Questionnaire, Perceived Parenting Questionnaire, Implicit Beliefs Assessment Scale (Abdolfattah and Yates, 2006), Abdolfattah and Yates Intelligence Beliefs Questionnaire. There were two subscales of incremental intelligence theory and innate intelligence theory. The collected data were analyzed by structural equation modeling and AMOS software. The results of data analysis showed that the structural model of academic self-disability is perceived based on parenting style and intelligence beliefs mediated by daring in students based on experimental data have a good fit. Also, the indirect effect of perceived and IQ beliefs on students' academic disability was confirmed. Therefore, the present study showed that disability itself has a mediating role in explaining and predicting students' audacity. These variables are influenced by intelligence beliefs and perceived parenting style and can have a significant effect on students' courage.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحليل داده ها نشان داد که مدل ساختاري خود ناتوان سازي تحصيلي بر اساس سبک فرزند پروري ادراک شده و باور هاي هوشي با ميانجي گري جرات ورزي در دانش آموزان براساس داده هاي تجربي از برازش مطلوبي برخوردار است .
در مجموع بر اساس مطالب ذکر شده محقق به دنبال پاسخ به اين سوال است که : مدل ساختاري خود ناتوان سازي تحصيلي بر اساس سبک فرزند پروري ادراک شده و باور هاي هوشي با ميانجي گري جرات ورزي در دانش آموزان چگونه است ؟ نظريه هاي مرتبط با فرزندپروري که در پژوهش حاضر مورد بررسي قرار گرفته اند به شرح زير است : ١) نظريه اريکسون : بنابر نظريه تحول رواني اجتماعي اريکسون ، شکل گيري شخصيت بر طبق مراحل و بر اساس رشد بدني که تعيين کننده کشش فرد نسبت به جهان خارجي و هشيار شدن وي نسبت به آن است تحقق مي پذيرد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بنابراين با توجه به جارچوب نظري پيشينه هاي داخلي و خارجي نزديک به پژوهش به شرح زير بيان شده است : فريبرز و کوهستاني در سال (١٣٩٨) پژوهشي تحت عنوان نقش واسطه اي باورهاي هوشي در تاثير الگوهاي ارتباطي خانواده بر خودناتوان سازي تحصيلي دانش آموزان دبيرستان انجام دادند يافته ها نشان دادند که جهت گيري گفت و شنود به صورت منفي جهت گيري همنوايي به صورت مثبت بر خودناتوان سازي اثر مستقيم دارند.