چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی بر هوش هیجانی، انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر ایذه در سال تحصیلی 400-1399 تشکیل دادند. از جامعه فوق 30 نفر که دارای ناتوانی-های یادگیری بودند با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروههای آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت دو ماه در 10 جلسه 60 دقیقهای تحت آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامههای هوش هیجانی (پترایدز و فارنهام، 2001)، انگیزش پیشرفت (هرمنس، 1977) و خودپنداره تحصیلی (لیو و وانگ، 2005) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج تحلیل بیانگر تأثیر راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی بر انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی آزمودنیهای گروه آزمایش بود، اما بر هوش هیجانی تأثیر معناداری مشاهده نشد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی یک روش مفید و مؤثر در افزایش انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری است.
The purpose of this study was to investigate the effectiveness of neuro linguistic programming strategies training on emotional intelligence, achievement motivation and academic self-concept. This study was experimental pre-test, post-test with the control group design. The statistical population of this study consisted of all female fifth grade elemantary school students in Izeh city in the academic year of 2020-2021. Then 30 people with learning disabilities were selected through random multi stage cluster sampling and were assigned randomly to experimental and control groups. The instruments used in this study were emotional intelligence (Petrides & Furnham, 2001) achievement motivation (Hermance, 1977) and academic self-concept (Liu & Wang, 2005). The experimental group received neuro linguistic programming strategies training for ten 60-minutes sessions, one sessions in a week lasting for two month. Analysis of the data was done using descriptive (average & standard deviation) and inferential (multiple covariance analysis) tests. Experimental group showed significant increase in achievement motivation and academic self-concept after being trained, But no significant effect was observed on emotional intelligence. Based on the result we can say that neuro linguistic programming strategies training is an important method in improving of achievement motivation and academic self-concept students with learning disability.
خلاصه ماشینی:
بر اساس يافته هاي پژوهش ميتوان گفت آموزش راهبردهاي برنامه ريزي عصب -زبان شناختي يک روش مفيد و مؤثر در افزايش انگيزش پيشرفت و خودپنداره تحصيلي دانش آموزان داراي ناتوانيهاي يادگيري است .
Steinmayr, Weidinger, Schwinger & Spinath 6.
در اين راستا يکي از روش هاي آموزشي و درماني که ميتواند بر هوش هيجاني، انگيزش پيشرفت و خودپنداره تحصيلي دانش آموزان با ناتواني يادگيري اثرگذار باشد، آموزش راهبردهاي برنامه ريزي عصب -زبان شناختي است .
لذا با توجه به مباحث نظري که ذکر گرديد و خلاء پژوهشي موجود، اين سوال مطرح ميشود که آيا آموزش راهبردهاي برنامه ريزي عصب -زبان شناختي بر هوش هيجاني، انگيزش پيشرفت و خودپنداره تحصيلي دانش آموزان دختر پايه پنجم با ناتوانيهاي يادگيري شهر ايذه تأثير دارد؟ روش روش پژوهش حاضر از نوع آزمايشي با طرح پيش آزمون -پس آزمون و گروه گواه بود.
خلاصه محتواي جلسات آموزش راهبردهاي برنامه ريزي عصب -زبان شناختي (به تصویر صفحه مراجعه شود) به منظور گردآوري داده هاي پژوهش از ابزارهاي زير استفاده گرديد: ١) آزمون خواندن و نارساخواني (نما): اين آزمون توسط کرمينوري و مرادي (١٣٨٤) به منظور تشخيص اختلال نارساخواني در دانش آموزان ابتدايي ابتدايي تهيه و بر روي دانش آموزان ابتدايي در شهرهاي تهران ، سنندج و تبريز هنجار شده است و داراي ده خرده آزمون شامل (خواندن کلمه ها، زنجيره کلمه ها، قافيه ، ناميدن تصاوير، درک کلمه ها، حذف آواها، خواندن ناکلمه ها، نشانه هاي حروف ، نشانه هاي مقوله ) ميباشد.
بنابراين با توجه به يافته هاي پژهش حاضر ميتوان چنين نتيجه گرفت که آموزش راهبردهاي برنامه ريزي عصب -زبان شناختي موجب بهبود انگيزش پيشرفت و خودپنداره تحصيلي دانش آموزان داراي ناتواني يادگيري ميشود.
اثربخشي آموزش راهبردهاي برنامه ريزي عصب -زبان شناختي بر هوش هيجاني، انگيزش پيشرفت و خودپنداره تحصيلي دانش -آموزان دختر مبتلا به ناتوانيهاي يادگيري .