چکیده:
شنهاد میشود روانشناسان در مورد وضعیت حافظه،توجه و تفکر در بیماران وسواس با احتیاط تصمیمگیری کنندو محققانبه بررسی پردازش اطلاعات نامرتبط به تهدید،ترس و هیجان نیز توجه نشان دهند.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر این به دلیل دسترسی محقق به بیماران مرد وسواسی(به طور محدود)یک گروه از مردان وسواسی (N-9) که قبلا از آنها نام برده شد،از جامعه مردان مراجعهکننده به مراکز ذکرشده را با یک گروه از مردان بهنجار (N-9) از افراد عادی جامعه که از لحاظ سن،جنس و تحصیلات همتاسازی شدند،دقیقا شبیه گروه زنان وسواسی و بهنجار مورد بررسی قرار گرفت از این رو ملاک انتخاب آزمودنیهای وسواس،تشخیص روانشناس یا روان پزشک مطابق با ملاکهای DSM-IV (انجمن روان پزشکی آمریکا،4991)بوده است.
یافتهها در مورد جهتیابی افراد وسواسی چون یافتهای در این زمینه در دسترس نبود قابل مقایسه نمیباشد اما میتوان یافته را با تمرکز، توجه و هشیاری بکار گرفته شده در آزمونهای توجه،تفکر و حافظه همسو یافت بنابراین به نظر نمیرسد وسواسها در جهتیابی دچار نقس باشند.
بخش دیگر یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بیماران وسواس در تفکر نقصی ندارند و این یافته با گزارشات اشمایک(8991)پارسل3(6991)همسو است و با تحقیقاتی که نقص در عملکرد شناختی مناطق لوب پیشانی(روزنبرگ4،8991)کژکاریهای لوب پیشانی و عقدههای پایهای را تحت عنوان عامل مشکلات پردازشی در لوب پیشانی ویا گزارش هد و همکاران(9891)مبنی بر نقص استدلال در وسواسها را مطرح میکنند همسو نمیباشد.
اما تناقضات موجود را میتوان به نبود محرکات هیجان،تهدید،و ترسآور در حین آزمون، همچنین عینی-انتزاعی بودن و محدودیت زمانی نداشتن آزمون نسبت داد از آنجا که آزمون پژوهش،ظرفیت و تونائی بیماران در تفکر را بررسی کرده است،دستیابی به عدم نقص تفکر منطقی میباشد به طور کلی نتایج این تحقیق فرضیههای شناختی در مورد خصوصیات سواسی را تقویت میکند."