چکیده:
اسماء و صفات الهی یکی از محوریترین و پربسامدترین حوزههای معنایی در میان واژگان قرآنی است. بررسی ترجمههای قرآن نشان از ضعف مترجمان در معادلیابی این دسته از واژگان دارد؛ به ویژه در خصوص ترجمه اسماء و صفات الهیای که قریبالمعنی هستند. مانند «الله واله»، «رحمن، رحیم و رووف»، «علیم، حکیم و خبیر» و «خالق و فاطر». که در این تحقیق به معناشناسی آنها و سپس نقد ترجمهها پرداخته شده است. در نهایت به نظر میرسد آنچه موجب پیدایش بسیاری از اشکالات ترجمه قرآن کریم شده، عدم وجود «نظریه ترجمه» در میان مترجمان محترم است، در حالی که وجود آن میتواند به حل مشکلات پیش روی مترجم در فرایند ترجمه کمک شایانی نماید.
خلاصه ماشینی:
اما با توجه به تعداد فراوان، و نیز مجال مختصر این تحقیق، تنها به بررسی پرکاربردترین اسماء و صفات الهی، یعنی «الله و إله»، «الرحمن، الرحیم و الرووف»، «العلیم، الحکیم و الخبیر» و «الخالق و الفاطر»، اکتفا شده است؛ به ویژه اینکه هر مجموعه از این اسماء و صفات هرچند به طور کامل به یک مفهوم نیستند اما شباهت بسیاری با یکدیگر دارند، که این امر خود موضع لغزش مترجمان قرار گرفته است.
به عنوان نمونه میتوان به آیۀ مبارکه: «وإلهکم إله واحد لا إله إلا هو الرحمن الرحیم» (بقره، 163)، اشاره نمود که مترجمانی مانند: (آیتی، الهی قمشهای، گرمارودی، مجتبوی، مکارم شیرازی، پاینده، کاویانپور، مشکینی، مصباحزاده، شعرانی، معزی، خواجوی، ارفع، اشرفی، انصاریان، فیضالاسلام، برزی، بروجردی، فارسی و یاسری)، معادل «خدا» را ذکر نمودهاند.
بر اساس آنچه در معناشناسی و معادلیابی لفظ جلاله «الله» و واژه «إله» گذشت، میتوان گفت که «الله» اسم خاص ذات باری تعالی است و اولا معادلگذاری آن در زبانهای دیگر دقیق نیست، ثانیا معادلهایی نظیر خدا، خداوند و امثال آنها نمیتوانند معادلی کامل و برابر برای این واژه باشند و شایسته است در ترجمههای قرآن از خود واژه «الله» استفاده شود.
(خالق» و «فاطر» «خالق» و «فاطر» از دیگر صفات الهی هستند که بررسی ترجمههای قرآن کریم اقتضا میکند این دو صفت نیز مورد مطالعۀ معناشناختی قرار گیرند تا از رهآورد آن، دلالت دقیق هر یک از آن دو شناخته شود، و معادلی دقیق برای هر یک از آنها انتخاب گردد؛ امری که معالأسف مورد غفلت مترجمان بوده، به طوری که تقریبا در تمام موارد معادلی یکسان برای آنها ذکر شده و به تفاوت معنایی میان آنها توجه نشده است.