چکیده:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای تفکر فلسفی دوره ابتدایی بود. روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کمّی از نوع آنتروپی شانون بوده و واحد تحلیل نیز متن، فعالیتها و تصاویر میباشد که در مجموع 3961 صفحه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، کتابهای دوره ابتدایی بود که همۀ کتابها بهعنوان نمونه انتخاب شدند. مؤلفهها و شاخصهای تفکر فلسفی از اسناد بالادستی و منابع پیشین استخراج و در کتابها مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی با استفاده از CVR بهدست آمد که برابر با 90/0 و تأیید گردید، پایایی نیز بر اساس ضریب توافقی 98/0 بهدست آمد. یافتهها نشان داد که 314 مورد به تفکر فلسفی اشاره شده است. از این تعداد، 305 مورد آن مربوط به مؤلفه تعمق و 9 فراوانی مربوط به مؤلفه انعطافپذیری بوده و موردی به مؤلفه جامعیت (جامعنگری) اختصاص نیافته است. بیشترین ضریب اهمیت با 106/0 مربوط به مؤلفه تعمق و کمترین ضریب اهمیت مربوط به جامعنگری (صفر) میباشد. از بین کتابهای درسی نیز، کتاب فارسی (مهارت خوانداری) بیش از سایر کتابها به مؤلفه تعمق و کتاب قرآن به مؤلفه انعطافپذیری پرداخته بودند.
The purpose of this study was to analyze the content of philosophical thinking in elementary school. The method used is quantitative content analysis of Shannon entropy and the unit of analysis is text, activities and images that total of 3961 pages were reviewed. The statistical population consisted of elementary school books and all of them were selected as sample. The components and indicators of philosophical thinking were extracted from documents and earlier sources and examined in the books. Content validity was obtained using CVR which was 0.90 and confirmed, and reliability was 0.98 based on agreement coefficient. The results showed that 314 cases refer to philosophical thinking. Of these, 305 were related to the component of contemplation and 9 were related to the component of flexibility, and one case was not assigned to the component of comprehensiveness The highest of importance with 0.106 is related to the component of contemplation and the lowest of importance is related to comprehensiveness (zero). Among the textbooks, the Persian book (reading skills), more than any other book, had the component of contemplation and the book of the Quran had the component of flexibility.
خلاصه ماشینی:
Leng بي توجهي به پرورش تفکر دانش آموزان (باقري، ١٣٩٤؛ عظمت مدار فرد، بختيار نصرآبادي و حيدري، ١٣٩٨)؛ لازم است محتواي موجود کتاب هاي درسي به عنوان مهم ترين عنصر آموزش مورد بررسي و تحليل قرار گيرند تا ميزان توجه به اين مهم ، مشخص شود که تحليل محتوا به عنوان روشي است که از طريق آن ، ميتوان به اين هدف رسيد.
جدول ١- توزيع فراواني توجه به مؤلفۀ مورد بررسي در صفحات کتاب هاي درسي پايه اول مؤلفه ها و شاخص هاي تفکر فلسفي (رجوع شود به تصویر صفحه) بر اساس جدول (١)، در پايۀ اول بيشترين فراواني مربوط به تعمق بوده که بيشترين فراواني مشاهده شده در اين راستا نيز مربوط به شاخص پرسشگري ميباشد.
در کتاب علوم اين شاخص بيشتر در قسمت " گفت وگو کنيد" آورده شده است به عنوان نمونه ؛ " چرا هوا آلوده است " (ص ١٧) يا " چرا جانوران از بين رفته اند" (ص ١٨) جدول ٣- توزيع فراواني توجه به مؤلفۀ مورد بررسي در صفحات کتاب هاي درسي پايه سوم (رجوع شود به تصویر صفحه) برمبناي فراوانيهاي ذکر شده در جدول بالا، همانند موارد ديگر که ذکر گرديد؛ بيشترين فراواني مربوط به تعمق و کمترين ميزان فراواني در ارتباط با جامعيت ميباشد.
به عنوان مثال ص ١٤ آمده (بخش درک مطلب ) از دانش آموزان خواسته شده " تا براي انتخاب يک نقاشي از بين نقاشيهاي ديگر دو دليل بياورند" جدول ٥- توزيع فراواني توجه به مؤلفۀ مورد بررسي در صفحات کتاب هاي درسي پايه پنجم مؤلفه ها و شاخص هاي تفکر فلسفي (رجوع شود به تصویر صفحه) برمبناي جدول (٥) ميتوان اظهار نمود که در پايه پنجم نيز، بيشتر به تعمق و کمتر به جامع نگري توجه شده بود.