چکیده:
کارآفرینی سازمانی مسئلهای است که طی چند سال اخیر تأکید فراوانی بر آن شده است. محققان، رابطۀ کارآفرینی سازمانی با عواملی مانند ساختار و تکنولوژی را سنجیدهاند؛ اما در این بین، بررسی رابطۀ بین فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی نادیده گرفته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی روابط معنادار بین ابعاد فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی است که روی جامعۀ آماری مد نظر، یعنی کارکنان دانشکدههای دانشگاه تهران، اجرا شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی بهشمار میرود و از حیث گردآوری دادهها از نوع توصیفی ـ همبستگی است. برای این تحقیق پرسشنامهای حاوی 25 سؤال اصلی و چهار سؤال فرعی طراحی شد و در اختیار نمونۀ آماری قرار گرفت. نتایج بهدست آمده از 285 پرسشنامۀ گردآوری شده نشان داد، بین ابعاد شناسایی شدۀ فرهنگ سازمان و کارآفرینی سازمانی، رابطۀ معناداری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
در تحقیق حاضر، سه بعد اصلی برای کارآفرینی سازمانی شناسایی شده است که عبارت اند از: • نوآوری ١ که شامل ایجاد محصولات ، خدمات و تکنولوژی های جدید می شود؛ • مخاطره پذیری ٢ که به معنای پیگیر شدن و وارد شدن در کسب وکارهای جدید و ایجاد ارتباط با بازارهای جدید است ؛ • پیشگام بودن ٣ که به تمایل مدیریت عالی در افزایش رقابت اشاره می کند و شامل ابتکار، ریسک پذیری و هجوم رقابتی و شجاعت می شود.
آنها با روش نمونه گیری ساده و جمع آوری داده از ١٧٥ کارمند دانشگاه ، به این نتیجه رسیدند که بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی با کارآفرینی سازمانی رابطة معناداری وجود دارد و این رابطه از نوع همبستگی مثبت و قوی است .
در پژوهش دیگری که در شرکت های کوچک و متوسط شهر بیرجند صورت گرفت ، مشخص شد که بین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و ابعاد آن با گرایش کارآفرینانة شرکت ها، رابطة مثبت و معناداری وجود دارد و این معناداری در مورد مفهوم تحول گرایی و تعالی طلبی نسبت به سایر ابعاد بیشتر است (زارعی متین ، مقیمی ، جندقی و ایمانی ، ١٣٩٢).
با توجه به این یافته ها، تمام فرضیه های مطرح شده برای رابطة بین مردخویی و ابعاد کارآفرینی سازمانی ، در سطح اطمینان ٩٩% تأیید می شود.
Study of the Relationship between Entrepreneurial Organizational Culture and Entrepreneurial Orientation: A Study of Small and Medium Companies; Public Management Research, 6(21), 49-78.