چکیده:
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنی شناسی است که واژگان یک متن را ـ تا حد ممکن ـ به آحاد و اجزای معنایی سازنده آن تجزیه می کند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژه ها به دست آید. این روش معنایابی می تواند در فهم و توصیف تفاوت ها و مشابهت های معنایی واژه های قریب المعنی بسیار به کار آید. توجه به آحاد معنایی واژگان و تلاش برای بازسازی آنها در زبان مقصد، می تواند به ارائه ترجمه ای کامل و دقیق از متن مبدا انجامد. بر این اساس، در مقاله حاضر تلاش شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی و رویکرد انتقادی، از میان واژه های قرآنی سه واژه «ریب»، «ذبح» و «خشیه» در آیات سوره بقره تجزیه به آحاد شده تا معنای کامل آنها مشخص شود و تفاوت های آنها و واژگانی که نزدیکی معنایی دارند، تبیین گردد. گفتنی است واژه «ریب» دارای آحاد معنایی «تردید، ترس، دل نگرانی و تهمت» است. واژه «ذبح» نیز از مولفه های معنایی «کشتن» و «سر بریدن» یا «قربانی کردن» برخوردار می باشد. همچنین «ترس به همراه تعظیم» آحاد معنایی «خشیه» را شکل می دهد. این پژوهش بیانگر آن است که آقایان الهی قمشه ای، فولادوند و خرمشاهی چندان توجهی به آحاد معنایی واژه های مذکور نداشته اند و از یک سو، معادل های تقریبی، ناقص و مختلف ارائه داده اند و از سوی دیگر، معادل های ایشان معمولا با دیگر واژه های قریب المعنی تفاوت ندارد.«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنیشناسی است که واژگان یک متن را ـ تا حدّ ممکن ـ به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه میکند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژهها به دست آید. این روش معنایابی میتواند در فهم و توصیف تفاوتها و مشابهتهای معنایی واژههای قریبالمعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان و تلاش برای بازسازی آنها در زبان مقصد، میتواند به ارائة ترجمهای کامل و دقیق از متن مبدا انجامد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی و رویکرد انتقادی، از میان واژههای قرآنی سه واژة «ریب»، «ذبح» و «خشیة» در آیات سورة بقره تجزیه به آحاد شده تا معنای کامل آنها مشخّص شود و تفاوتهای آنها و واژگانی که نزدیکی معنایی دارند، تبیین گردد. گفتنی است واژة «ریب» دارای آحاد معنایی «تردید، ترس، دلنگرانی و تهمت» است. واژة «ذبح» نیز از مولّفههای معنایی «کشتن» و «سر بریدن» یا «قربانی کردن» برخوردار میباشد. همچنین «ترس به همراه تعظیم» آحاد معنایی «خشیة» را شکل میدهد. این پژوهش بیانگر آن است که آقایان الهی قمشهای، فولادوند و خرّمشاهی چندان توجّهی به آحاد معنایی واژههای مذکور نداشتهاند و از یک سو، معادلهای تقریبی، ناقص و مختلف ارائه دادهاند و از سوی دیگر، معادلهای ایشان معمولا با دیگر واژههای قریبالمعنی تفاوت ندارد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، میتوان پژوهش حاضر را مبتنی بر دو پرسش زیر دانست: 1ـ روش «تجزیه بر آحاد واژگان» چه اهمیت و کارکردی در فرایند ترجمة قرآن دارد؟ 2ـ عملکرد آقایان الهی قمشهای، فولادوند و خرمشاهی در معادلگذاری واژههای «ریب»، «ذبح» و «خشیة» در آیات قرآنی بر اساس روش تجزیه بر آحاد چگونه بوده است؟ به نظر میرسد مترجم در ترجمة متنی شگرف و ژرفناک همچون قرآن کریم که وظیفه دارد، تا حد امکان تمام معانی، مقاصد و دلالتهای موجود در متن را به زبان مقصد بازگرداند، میتواند با استفاده از روش تجزیه بر آحاد واژگان دلالتهای واژگان قرآنی را به طور کامل در ترجمة خود بازگو نماید.
2ـ تجزیه بر آحاد واژههای «ریب»، «ذبح» و «خشیة» و نقد ترجمههای الهی قمشهای، فولادوند و خرمشاهی 1ـ2) «ریب» این واژه به همراه دیگر مشتقات خود، 36 بار در قرآن تکرار شده است (ر.
بررسی ترجمههای الهی قمشهای، فولادوند و خرمشاهی از مجموعه آیاتی که در آنها واژة «ریب» به کار رفته است، نشان میدهد که مترجمان محترم به آحاد معنایی این واژه توجه لازم را نداشتهاند و عموما آن را برابر با واژة «شک» تلقی کردهاند که در ادامه به ذکر نمونههایی میپردازیم.
در میان ترجمههای مورد بررسی در این مقاله، مرحوم فولادوند به مفهوم و آحاد معنایی واژة «ذبح» توجه لازم را داشته است و مرحوم الهی قمشهای و آقای خرمشاهی گاهی «ذبح» را با «سر بریدن» و «قربانی کردن» و گاهی نیز با «کشتن» معادل دانستهاند: * ﴿یذبحون أبناءکم ...